نام پژوهشگر: علی فرنام
ناهید عسکری زهرا نیک منش
هدف این پژوهش، بررسی رابطه ابعاد مقابله مذهبی و عاطفه مثبت با ادراک رنج و کیفیت زندگی در بیماران تصلب چندگانه بود. نوع مطالعه توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش کلیه افراد مبتلا به تصلب چندگانه بود که به مراکز مغز و اعصاب بیمارستان علی بن ابیطالب شهرستان زاهدان در سال 1392مراجعه نموده بودند. نمونه شامل 43 نفر بود که به صورت در دسترس انتخاب شدند. متغیرها با استفاده از پرسشنامه های شیوه مقابله مذهبی کلمن(2011)، عاطفه مثبت واتسون، کلارک و تلگن(1998)، کیفیت زندگی وار و گاندیک(1998) و ادراک رنج اسچالز، مونین، سزاج، لینگر و همکاران(2010) سنجیده شد. اطلاعات با استفاده از روشهای همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج همبستگی نشان داد که بین ابعاد رنج روانی و وجودی/ معنوی (ابعاد ادراک رنج) با عاطفه مثبت رابطه معکوس و معنی دار و بین رنج وجودی/ معنوی(ابعاد ادراک رنج) با ارزیابیهای خیرخواهانه و مقابله مذهبی فعال (ابعاد مقابله مذهبی) رابطه مثبت و معنی دار وجود دارد. همچنین نتایج همبستگی نشان داد که بین بعد ایفای نقش ناشی از مشکلات هیجانی(ابعاد کیفیت زندگی) با مقابله مذهبی منفعل رابطه مثبت و معنی دار و کل بعد روانی(ابعاد کیفیت زندگی) با فعالیتهای مذهبی و ارزیابی های خیرخواهانه رابطه مثبت و معنی دار و با مقابله مذهبی منفعل رابطه معکوس و معنی داری وجود دارد. علاوه بر این نتایج همبستگی نشان داد که بین عاطفه مثبت با هیچ یک از ابعاد کیفیت زندگی رابطه معنی داری وجود ندارد. نتایج رگرسیون گام به گام در ارتباط با نقش عاطفه مثبت در پیش بینی ابعاد ادراک رنج نشان داد که تنها عاطفه مثبت رنج روانی(ابعاد ادارک رنج) را پیش بینی می کند. علاوه بر این نتایج رگرسیون گام به گام در ارتباط با نقش ابعاد مقابله مذهبی در پیش بینی ابعاد کیفیت زندگی نشان داد که فعالیت مذهبی منفعل(ابعاد ادراک رنج) بعد ایفای نقش ناشی از مشکلات هیجانی(ابعاد کیفیت زندگی ) را پیش بینی می کند. همچنین نتایج رگرسیون نشان داد که فعالیت های مذهبی در گام اول به تنهایی کل بعد روانی (ابعاد کیفیت زندگی) و در گام دوم فعالیت های مذهبی با مقابله مذهبی منفعل روی هم کل بعد روانی (ابعاد کیفیت زندگی) را پیش بینی می کند. با توجه به نتایج می توان چنین استنباط نمود که فعالیتهای مذهبی می تواند منجر به افزایش سطح کیفیت زندگی و کاهش احساس رنج بیماران تصلب چندگانه شود. علاوه بر این می توان با با به کارگیری فعالیتهای مذهبی و آموزشهای لازم در جهت افزایش عاطفه مثبت به ارتقاء سطح کیفیت زندگی و کاهش احساس رنج بیماران تصلب چندگانه کمک نمود.
عبدالکریم شاهوزاهی علی فرنام
پژوهش حاضر به بررسی اثر بخشی مدل پیشگیری از بازگشت بر پایه ذهن آگاهی (mbrp) بر پیشگیری از بازگشت افراد وابسته به شیشه پرداخته است.برای جمع آوری داده ها از مقیاس مراحل تغییر(socs) و پرسشنامه سوء مصرف مواد افیونی (oacri) استفاده شد.برای ارزیابی از پرهیز آزمودنی ها نیز آزمایش مورفین پیش از شروع درمان،تصادفی در طی درمان،و پس از اتمام مرحله پیگیری 3 ماهه استفاده شد.تجزیه و تحلیل کواریانس چند متغیری و نیز سایر شیوه های تحلیل بر روی داده ها نشان داد که: تفاوت معنی داری بین گروه آزمایش و گروه کنترل در مهارت های مقابله ای و انگیزش در پس آزمون و پیگیری وجود دارد. همین طور نتایج خی دو نشان داد که تفاوت معنا داری بین فراوانی بازگشت در گروه آزمایش و کنترل وجود دارد.بنابراین آموزش مدل پیشگیری از بازگشت بر پایه ذهن آگاهی (mbrp) در پیشگیری از بازگشت افراد وابسته به شیشه موثر بوده و در مرحله پیگیری نیز ثبات داشته است.
اصغر قورزهی علی فرنام
یکی از مهمترین موضوعات در زمینه ادارات بهره¬وری از نیروی انسانی است که در این میان اهمال¬کاری از عوامل مهم موثر بر بهره¬وری کارمندان در سازمان می¬باشد. از طرفی دیگر عامل مهمی که بر اهمال¬کاری افراد در سازمان تاثیر می¬گذارد سلامت عمومی و سلامت روان می¬باشد. لذا پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه سطح سلامت عمومی با اهمال¬کاری در بین کارمندان ادارات شهرستان زهک انجام شد. روش انجام تحقیق توصیفی (همبستگی) بود. داده¬های مورد نیاز با استفاده از دو پرسشنامه سلامت عمومی گلدبرگ و هیلر و پرسشنامه اهمال¬کاری تاکمن بر روی 120 نفر از کارمندان بدست آمد. روش نمونه گیری تصادفی ساده بوده است. داده¬های به دست آمده با استفاده از روش¬های آمار توصیفی و استنباطی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که زنان و مردان از نظر میزان اهمال¬کاری با هم متفاوت هستند و گروه زنان دارای میانگین اهمال¬کاری بالاتری نسبت به گروه مردان می باشند، ولی در میزان سلامت عمومی در میان مردان و زنان تفاوتی مشاهده نشد. در زمینه وجود ارتباط و قابلیت پیش¬بینی بین دو متغیر سلامت عمومی به عنوان متغیر مستقل و اهمالکاری به عنوان متغیر وابسته مشخص شد که متغیر سلامت عمومی قادر به پیش¬بینی تغیرات اهمال¬کاری می باشد به عبارتی بین این دو متغیر، همبستگی معنی¬داری وجود دارد و می¬توان براساس سلامت عمومی، به پیش بینی اهمال¬کاری افراد اقدام کرد.
علی کوشا علی فرنام
پژوهش حاضر به بررسی اثر بخشی مدل ماتریسی در پیشگیری از بازگشت افراد وابسته به شیشه و کراک پرداخته است. جامعه¬ی آماری پژوهش شامل تمام مردان وابسته به شیشه و کراک سنین 20 تا 45 سال وابسته به شیشه و کراک مراجعه کننده به درمانگاه های ترک اعتیاد شهر زاهدان بوده است. نمونه پژوهش تعداد 50 نفر از افراد وابسته به شیشه و کراک می باشند که به صورت تصادفی ساده در گروه های آزمایش و کنترل جایگزین شدند. روش پژوهش نیمه آزمایشی بود. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه حمایت اجتماعی و پرسشنامه پاسخ مقابله ای سوء مصرف مواد افیونی استفاده شد. برای ارزیابی از پرهیز آزمودنی ها نیز آزمایش شیشه پیش از شروع درمان، تصادفی در طی درمان، و پس از اتمام مرحله پیگیری 3 ماهه استفاده شد. تجزیه و تحلیل کواریانس چند متغیری و نیز سایر شیوه های تحلیل بر روی داده ها نشان داد که: تفاوت معنی داری بین گروه آزمایش و گروه کنترل در مهارت های مقابله ای و حمایت اجتماعی در پس آزمون و پیگیری وجود دارد. همین طور نتایج خی دو نشان داد که تفاوت معنا داری بین فراوانی بازگشت در گروه آزمایش و کنترل وجود دارد. بنابراین آموزش مدل ماتریسی در پیشگیری از بازگشت افراد وابسته به شیشه و کراک موثر بوده و در مرحله پیگیری نیز ثبات داشته است. کلمات کلیدی: مدل ماتریسی، شیشه، کراک، مهارت های مقابله ای، حمایت اجتماعی