نام پژوهشگر: سید محمد میثم بصام تبار
سید محمد میثم بصام تبار جهانبخش ایزدی
سوریه کشوری است که در یکی از حساس ترین مناطق جهان واقع گردیده است.سیاستمداران وتحلیل گران، این کشور را گذرگاه شرق به غرب نامیده وبرخی نیز از آن به عنوان بزرگترین کشور کوچک جهان یاد می کنند .اهمیت این کشور بیشتر از همه بلحاظ موقعیت جغرافیایی آن در منطقه خاورمیانهمی باشد.همسایگی با کشورهای عراق،ترکیه،اسرائیل،لبنان ،اردن و همچنین دریای مدیترانه بر اهمیت ژئوپلتیک و ژئواستراتژیک آن افزوده است.وجود اقوام و فِرق مذهبی گوناگون از دیگر ویژگیهای برجسته این کشور محسوب می گردد.وجود مذاهب علوی،سنی،دروزی وشیعه اثنی عشری و وجود قومیتهای عرب،کرد ترکمن و جمعیت 21 میلیونی ووجود ذخایر محدود نفت ازدیگر ویژگیهایی این کشور می باشد.از آنجایی که حاکمیت کنونی سوریه از سال 1963 توسط حزب بعث واز سال 1971به رهبری حافظ اسد بنا گردیده است وباتوجه به موروثی شدن آن وبه قدرت رسیدن فرزند وی بشار اسد از سال 2000می توان این حاکمیت را از نوع حکومتهای مطلقه ، موروثی و توتالیته مورد بررسی قرار داد . از ویژگیهاو سیاستهای مهم نظام سوریه درطی چند دهه گذشته می توان به مواردی همچون توجه ویژه به ملی گرایی،درگیری با رژیم اسرائیل(مشارکت در 3 جنگ اعراب - اسرائیل) ،همراهی با ایران در جنگ 8ساله ،سرکوب مخالفان سیاسی و دخالت در امور داخلی لبنان اشاره نمود. با شروع تحولات منطقه عربی – اسلامی از سال 2011 ، سوریه از جمله کشورهایی بود که مستعد دریافت این تحولات محسوب می شد.تحولات سوریه با مبانی نظری بحران از دیدگاه متفکران همسویی های گسترده ای دارد؛ غیرقابلپیشبینی،آثارمخربیوطولانیواستهلاکی، تصمیمگیریتحتشرایطوخیمودرزمانمحدود، محدودیتوفشردگیزمان،غافلگیری واسترس،از ویژ گیهای بحران می باشد که در تحولات سوریه مصداق عینی یافته است. در مقوله علل و عوامل شکل گیری این بحران وجود عواملی همچون حاکمیت اقلیت،سرکوب مخالفان سیاسی،ایجاد فضای امنیتی وبسته،بسته بودن حلقه چرخش نخبگان ومدیران،تحول شبکه های ارتباط اجتماعی واقتصاد ضعیف را می توان از جمله عوامل زمینه ساز داخلی دریافت این تحولات محسوب کرد.با سرایت اعتراضات مردمی به سوریه و سرکوب شدید مخالفان توسط نیروهای نظامی و امنیتی ،به سرعت این اعتراضات به سمت مسلح شدن معترضین و درگیری نظامی وفرار برخی از افسران ارتش وپیوستن به مخالفین نظام و همچنین پیوستن مخالفان وناراضیان سیاسی دستگاه حاکمیت به صف معترضان نظام سوریه منجر گردید. در سطح منطقه ای می توان به وابستگی نظام سوریه به جریانی تحت عنوان مقاومت با محوریت ایران و رقابت کشور های عربستان و ترکیه با این جریان وسعی این دوکشور بمنظور جدانمودن سوریه از این محور اشاره نمود،به گونه ایکه در صورت عدم حمایت سوریه از محور مقاومت ،بحران سوریه تا به این حد گسترش و تعمیق نمی یافت. درعرصه بین المللی نیز می توان به عللی همچون رقابت روسیه و آمریکا در راستای نفوذ و تسلط بر خاورمیانه اشاره نمود از دیگر سو حمایتهای چین از نظام بشار اسد در راستای عدم تغییر موازنه قوای منطقه ای و جلوگیری از هژمون مطلق آمریکا بر منطقه و همچنین حمایتهای اروپا ازمعارضین از دیگر عوامل فرامنطقه ای شکل گیری بحران سوریه مورد بررسی قرار می گیرد با گسترش دامنه اعتراضات، بازیگران عرصه منطقه ای و بین المللی نیز وارد بحران گردیده و روز به روز بر پیچیدگی بحران سوریه افزوده شد.در عرصه داخلی مواردی چون تشکیل گروههای متعدد از معارضین سوری،حمایتهای مالی و تسلیحاتی از معارضین سوری، ،اختلافات داخلی و شدید معارضین، اخراج سوریه از مجامع منطقه ای (اتحادیه عرب)،قدرت نظامی برابر طرفین درگیری و عدم توان هریک در جهت شکست کامل طرف مقابل رامی تواناز جمله موارد پیچیده ولاینحل و به درازا کشیده شدن این بحران ارزیابی نمود. در عرصه منطقه ای عواملی همچون رقابت کشورهای ایران،عربستان و ترکیه و حمایتهای مالی، تسلیحاتی و تبلیغاتی این کشورها از جریانهای مد نظر شان در عرصه بحران سوریه ودر راستای تثبیت مدل سیاسی و گسترش عمق استراتژیک شاندر منطقه و حمایتهای سایر کشورهای منطقه ازمعارضین همانند قطر و اردن و از نظام سوریه همانند جریان حزب الله و عراق، در به درازا کشیدن این بحران موثر بوده است. در عرصه بین الملل نیز رقابت قدرتهای جهانی خصوصاً آمریکا وروسیه ودرکنار این دو چین و اتحادیه اروپا در راستای تسلط بر سوریه به عنوان قلب منطقه فوق استراتژیک خاورمیانه ،وتوی تمامی قطعنامه های علیه نظام سوریه توسط روسیه و چین(چهار قطعنامه) و کمکهای مالی،تسلیحاتی و رسانه ای از نظام سوریه توسط روسیه و چین و از معارضین توسط آمریکا و اتحادیه اروپا را میتوان از دیگر عوامل به درازا کشیدن این بحران برشمرد.