نام پژوهشگر: عذرا بقائی

جامعه شناسی ادبیات در داستان های کوتاه لیلی محمد صالح
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه یزد - دانشکده ادبیات و زبانهای خارجی 1393
  عذرا بقائی   رضا افخمی عقدا

یکی از حوزه های مطالعات بین رشته ای، جامعه شناسی ادبیات است که اندکی پس از ظهور آثار ادبی خود نمائی می کند تا ارزش و تبحر و مهارت ادیب را در آثارش نشان دهد. از جمله نظریه پردازانی که به نقد و تحلیل ساختار جامعه پرداخته، جورج لوکاچ است. وی یکی از برجسته ترین ناقدان جامعه شناسی ادبی در قرن بیستم که با ارائه ی نظریات ارزنده، انقلاب بزرگی در زمینه نقد جامعه شناختی پدید آورد و گام های بلندی در راه اعتلا و پیشرفت آن برداشت. مکتب نقدی او جهت تحلیل داستان بر معیارهای خاصی استوار است که مهم ترین آن ها عبارتند از: رئالیسم، شخصیت نوعی، روند علی و معلولی و محتوای اجتماعی. در پژوهش حاضر مجموعه داستان های کوتاه «جراح فی العیون، فی موسم الورد، عطر اللیل الباقی، ذلک البحر» اثر لیلی محمد صالح نویسنده ی معاصر کویتی مورد نقد و تحلیل قرار گرفته است تا میزان تبحر ومهارت نویسنده در ارائه ی مسائل سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و...کشور کویت در قالب داستان بر اساس معیار های مذکور لوکاچ سنجیده شود.داستان ها با روش تحلیلی- توصیفی مورد نقد و تحلیل قرار گرفته است. بررسی های انجام شده حاکی از آن است که نویسنده مسائل اجتماعی را بر مبنای رئالیسم انتقادی و پیروزی رئالیسم منعکس نموده و به دلیل فهم فرایند های اجتماعی در خلق شخصیت های چهرمانی موفق عمل کرده است و با در نظر گرفتن روند علی و معلولی، داستان ها از انسجام روایی برخوردار هستند. همچنین نویسنده در روند علی و معلولی با مدنظر قراردادن مخاطب، بیشتر به ارائه ی معلول ها پرداخته و تبیین علت ها را بر عهده ی خواننده نهاده است. تحلیل محتوای اجتماعی در این داستان های کوتاه بیانگر آن است که وضعیت زنان، عقاید، آداب و رسوم و وطن مهم ترین مسائلی هستند که نویسنده بر اساس واقعیت های موجود جامعه کویت بدان ها پرداخته است. کلمات کلیدی: جامعه شناسی ادبی، لیلی محمد صالح، لوکاچ، زیبایی شناسی ادبی، داستان کوتاه.