نام پژوهشگر: حمیده افشارنزاد
حمیده افشارنزاد مصطفی دلشاد تهرانی
حقانیت امیرمومنان و شیوه ی رفتاری ایشان پس از پیامبر با خلفائی که حق خلافت را غصب کرده بودند این شبهه را پدید می آورد که چرا علی × در پی احقاق حق خود برنیامد. و چگونه به خلافت خلفاء تن در داد و حتی با آنان همکاری کرد. در پژوهش حاضر با گردآوری سخنان امیرمومنان و بررسی موقعیت تاریخی عصر پس از پیامبر|، موانعی شناسایی شده است که وجود آن ها مانع احقاق حق علی × شد و امیرمومنان بهترین روش را در رویارویی با خلفاء برگزید به گونه ای که همان مردم پس از25 سال با اصرار خلافت را به علی × بازگرداندند. موانع سیاسی استخراج شده که پیش روی امیرمومنان قرار گرفته اند عبارتند از:کینه جویی عرب، اعتقاد به جمع ناپذیری نبوت و خلافت در یک خاندان، دشمنی قریش، قبیله گرایی، حزب گرایی، سرعت عمل گردانندگان سقیفه و موانع فرهنگی: فرهنگ شیخوخیت، فرهنگ جاهلی، احساس خود باختگی و موانع اجتماعی: شبهه افکنی سردمداران سقیفه، ناپایداری مردم، اختلاف و فروپاشی مسلمانان، روحیه ی متزلزل دینی، نداشتن پایگاه اجتماعی همگی مانع از احقاق حق سریع شدند. در این مدت امیرمومنان به اصول ویژه ای مانند: اصل وحدت، اصل صبر و استقامت، اصل عدم انظلام و اصل اعتدال پای بند بود و برای رسیدن به حقانیت خویش از روش های گفتاری مانند: معرفی شخصیت حقوقی خویش، استدلال و احتجاج، دعوت خصوصی از مردم، اعتراضات علنی، رویارویی ویژه با توطئه سقیفه بهره مند شد و در رفتار نیز به این روش ها: همکاری با خلفاء، مشاوره دادن به خلفاء، و انتقاد از خلفاء دست یازید. و سرانجام دستاورد علی× از این رویارویی پذیرش حقانیت از سوی همه ی مردم با اصرار بود.