نام پژوهشگر: نسرین شجاعی
نسرین شجاعی مهدی دهباشی
در نیمه ی دوم قرن بیستم با پدیدآمدن رایانه ها، این فرضیه قوت گرفت که این ماشین ها مشابه ذهن انسان اند و با توسعه و پیشرفت علوم رایانه ای دانشمندان قادر خواهند بود تا رایانه ای بسازند که تمامی قابلیت های ذهن انسان را دارا باشد. این پروژه هوش مصنوعی نامیده شد. طرفداران این طرح چنین فرض کرده بودند که با پیشرفت علوم رایانه ای ما با اذهان مصنوعی روبرو خواهیم بود. برای دستیابی به این هدف دو رهیافت اصلی در میان دانشمندان این عرصه پدید آمد و درباره ی اینکه کدام یک از این دو درست اند مناقشه وجود داشت. یک دسته رابطه ی ذهن و مغز را به رابطه ی نرم افزار و سخت افزار تشبیه می کردند، این رویکرد هوش مصنوعی قوی نامیده می شد. در مقابل حامیان هوش مصنوعی ضعیف معتقدند که برخی جنبه های رفتار هوشمندانه ی انسان را می توان توسط برنامه های کامپیوتری شبیه سازی کرد. طبق نظر کارکردگرایی رایانه ای، چیزی نمی تواند مانع از این شود که سیستم های غیرانسانی نیز دارای ذهن و شعور باشند؛ زیرا اعمال ذهنی چیزی جز محاسبات نیستند. ما در این پایان نامه بر اساس نظریه ی کارکردگرایی رایانه ای و از راه نقد وتحلیل آن، در صدد بدست آوردن رابطه ی ذهن و هوش مصنوعی هستیم. با توجه به استدلال های اتاق چینی و وجود حیث التفاتی در انسان، شهود، مسأله ی چارچوب، مسأله ی اختیار، آگاهی و قدرت تفکر که عنصر بنیادین وجود انسان است؛ وجود تفکر و هوشمندی در رایانه ها رد می شود. زیرا برای آ نکه بتوانیم رایانه ای بسازیم که در همه جا تواناتراز انسان باشد لازم خواهد بود راه حل هایی برتر ازآنچه خود انسان به کار می گیرد را به آن بیاموزیم و این نقض غرض خواهد بود؛ زیرا انسان باید ابتدا آن ها را اختراع کرده باشد.
نسرین شجاعی منوچهر فتحی مقدم
به¬طور کلی برای محاسبه¬ی دبی، سرعت و عمق جریان در کانال¬های طبیعی و نیز برآورد سیل و رسوب ارزیابی مقاومت جریان مهم و ضروری است. مقاومت هیدرولیکی برای کانال¬های باز و جریان¬های سطحی مشخصه¬ی مهمی است، که به¬ درستی برای مدل¬سازی رواناب، مسیریابی سیل، طغیان رود و فرسایش خاک حائز اهمیت است. مقاومت یک سطح می¬تواند با تعدادی از ضرائب زبری هیدرولیکی از جمله ضریب زبری مانینگ¬(n)، فاکتور مقاومت شزی¬(¬c) و فاکتور مقاومت دارسی_ویسباخ¬(f) سنجیده شود، که در این مطالعه تاثیر پارامترهای هیدرولیکی مانند عمق و سرعت برروی این ضرائب در جریان¬های کم¬عمق کوهستانی بررسی شده است. همچنین فرضیه¬ای که اساس و شروع¬کننده¬ی این مطالعه بوده است، اهمیت کشش سطحی در معادلات ساده شده¬ی ناویراستوکس¬(n-v) به شکل معادلات سنت ونانت¬(s-v) در جریان¬های کم¬عمق سطحی بوده است. بر این اساس آزمایشات به¬صورت اندازه¬گیری عمق در 3 مدل فیزیکی از 3 شیب 20، 30 و 35 درصد در 4 زبری به-صورت سطح صاف به¬عنوان شاهد و زبری¬های 1، 5/1 و 2 میلی¬متر در 5 دبی با اندازه¬های 8/0، 6/1، 4/2، 2/3 و4 لیتر در ثانیه با تعداد 60 آزمایش که با 3 بار تکرار آن به 180 آزمایش رسید، در یک شبکه¬ی 16 نقطه¬ای انجام گرفت. پس از انجام آزمایشات، با توجه به داده¬های موجود نتایج حاصل نشان داد، در جریان¬های ایجاد شده با اعداد رینولدز بیش¬تر از 2500 مقاومت جریان به میزان قابل توجهی تحت تاثیر عدد بی¬بعد فرود می¬باشد، هرچند در جریان¬های لامینار با اعداد رینولدز کمتر هم این تاثیرات وجود دارد، اما در این محدوده اثر رینولدز مشهودتر است. همچنین با بررسی پارامترهای هیدرولیکی موجود، نظیر عمق و سرعت نشان داده شده که در یک دبی ثابت با افزایش اندازه زبری، عمق افزایش و میزان سرعت کاهش می¬یابد. ضریب مقاومت شزی(c) با افزایش فرود(افزایش سرعت) افزایش می¬یابد، اما اندازه¬ی زبری تاثیر چندانی بر آن ندارد. ضریب دارسی_ویسباخ(f) با افزایش عدد فرود کاهش یافته و تغییرات اندازه¬ی زبری تغییر قابل ملاحظه¬ای ایجاد نمی¬کند. ضریب زبری مانینگ¬(n) نیز با فرود رابطه¬ی عکس و با اندازه¬ی زبری رابطه¬ی مستقیم دارد. در مورد اثر شیب طبق گراف¬های به¬دست آمده با افزایش پارامتر شیب، سرعت افزایش یافته که به¬صورت غیر مستقیم بر مقاومت جریان اثر می¬گذارد. با استناد به یکی از سه اصل نظریه¬ی نواک می¬توان گفت طبق داده¬های موجود، کشش سطحی می¬تواند در معادلات حائز اهمیت باشد، اما برای نتیجه¬ی قطعی¬تر نیاز به مطالعات بیش¬تر می-باشد.