نام پژوهشگر: سید عباس طالب زاده

بررسی تنوع جنسیتی جمعیت های مختلف جلبک قرمز gracilaria corticata با استفاده از مارکر مولکولی issr در سواحل خلیج فارس و دریای عمان
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده کشاورزی 1393
  سید عباس طالب زاده   سید محسن حسام زاده حجازی

جلبک قرمز از نظر غذایی ، دارویی و صنعتی حائز اهمیت می باشد وتولید آگار مهمترین ویژگی آنها محسوب می شود. کیفیت آگار استحصالی به گونه ، زمان و تناوب نسل ایزومورفیک آنها بستگی دارد . به منظور بررسی تمایز جنسیتی جلبک قرمز g. corticata ، 41 جمعیت از این گونه مورد مطالعه واقع گردید. نمونه های جلبک از سواحل صخره ای بستانه (e´ 38 °54 ،n´30 °26) و لیپار (e´ 49 °60،n´15° 25) جمع آوری شد. نمونه ها به منظور مشاهده مراحل مختلف زندگی در محیط کشت pes پرورش یافت. ساختار آناتومی و تشریحی ریسه های رویشی و زایشی گیاه مورد بررسی قرار گرفت. تترا اسپوروفیت دیپلوئید ، اسپرماتانژها در ریسه های گامتوفیت گیاه نر و کارپوسپوروفیت و سیستوکارپ گامتوفیت گیاه ماده مشخص گردید. جهت استخراج dna ، انگل و اپی فیت ها از سطح ریسه ها پاک ، و بافت های مطلوب و بخش های در حال رشد با استفاده از نیتروژن مایع خرد و سائیده شد. پس از استخراج dna با استفاده از 20 پرایمر مختلف بر اساس نشانگر مولکولی issr تنوع جنسیتی و ژنتیکی این جمعیت ها بررسی گردید و با توجه به قابلیت پرایمرها در نشان دادن پلی مورفیسمی در نهایت از چهار پرایمر استفاده شد. نتایج حاصل بر اساس نرم افزارهای genalex و popgen مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت . در کل تعداد 75 نوار تکثیر شد که تمام نوارها پلی مورفیسم بودند. بنابر این درصد چند شکلی توسط تمام آغازگرها 100 % بود. بر اساس شاخص pic درصد تفکیک پلی مورفیسم پرایمر c (33/0 ) نسبت به سایر پرایمر ها بیشتر بود که نشان دهنده بالاتر بودن قدرت تفکیک بیشتر این پرایمر نسبت به سایر پرایمرها می باشد. شاخص نشانگری بین 48/4 تا 51/6 و میانگین شاخص شانون نیز 46/0 برآورد گردید. نتایج بررسی ها نشان می دهد که شباهت ژنتیکی جمعیت این جلبک در مناطق بستانه و لیپار ، 96 % بود . تنوع ژنتیکی بین و درون جمعیت ها اختلاف معنی داری داشت بطوری که 83 % از تنوع کل ، مربوط به تنوع درون جمعیت ها و 17 % مربوط به تنوع بین جمعیت ها می باشد که درصد بالایی از تنوع کل ، مربوط به تنوع درون جمعیت ها است . بیشترین فاصله ژنتیکی مربوط به جمعیت های 5 و35 به ترتیب متعلق به مناطق بستانه و لیپار می باشند و این امر بیانگر وجود تنوع بین جمعیتی علاوه بر تنوع بالای درون جمعیتی می باشد. بنابر این می توان این جمعیت ها را در صورت منطبق بودن صفات مورد اصلاح به عنوان والد در برنامه های دو رگ گیری برای اصلاح گونه ها و بدست آوردن حداکثر هتروزیس در جهت سازگاری با شرایط محیطی استفاده نمود.در تجزیه خوشه ای ward ، با برش دندروگرام در فاصله متریک 18/12 فازهای ایزومورفیک در 5 دسته از یکدیگر تفکیک شدند. آنالیز pca به عنوان روش مکمل نتایج حاصل از تجزیه خوشه ای را تایید نمود. در این بررسی آغازگرهای issr توانستند گامتوفیت های نر و ماده و تتراسپوروفیت های دیپلویید را ازهم تشخیص دهند بطوریکه پرایمر a دو باند 1200 و bp 1700 ویژه تترااسپوروفیت دیپلوئید و باند bp 300 ویژه نر ایجادکرد. پرایمر c دو باند 820 و bp 900 ویژه تتراسپوروفیت ها ی دیپلوئید و باند bp 500 نیز ویژه گامتوفیت ماده ایجاد کرد. پرایمر ab باند bp 990 ویژه نر و قطعه bp 520 ویژه ماده و باندهای 1600 و bp 1900 ویژه تترااسپوروفیت ایجاد کرد . پرایمر abc قطعه bp 1100 ویژه نر و قطعه bp 500 ویژه ماده و تترااسپوروفیت ها ی دیپلوئید دو باند 1200 و bp 1500تولید کرد .