نام پژوهشگر: زهره رضازاده پرندانی
زهره رضازاده پرندانی رامین محرّمی
عاطفه از عناصر معنوی شعر است که به احساسات و حالات روانی شاعر مربوط می شود. شعر، حاصل عاطفه است چرا که عکس العمل انسان در برابر رخدادهای عینی یا ذهنی باعث خلق شعر می گردد. بنابراین خلق شعر نتیجه ی عملکرد عاطفی انسان است. فریدون مشیری شاعری است با قلبی سرشار از مهر و احساس. بنابراین انواع عواطف اعم از عواطف فردی، اجتماعی و انسانی در شعر وی بازتاب گسترده ای یافته است. برای این منظور و به دلیل قوی بودن بعد عاطفی اشعار فریدون مشیری، در این رساله به تحلیل و بررسی مضامین عاطفی در شعر وی پرداخته ایم. بررسی ها در این زمینه نشان می دهد که مضامین عاطفی در اشعار دوره ی اول شاعری یعنی در دفترهایی همچون «تشنه ی طوفان»، «گناه دریا» و «ابرو کوچه» بیشتر جنبه ی شخصی و فردی دارد و در اشعار دوره ی دوم شاعری اش، یعنی در دفترهای «بهار را باور کن»، «از خاموشی»، «ریشه در خاک»، «مروارید مهر»، «آه باران»، «از دیار آشتی»، «لحظه ها و احساس»، «آواز آن پرنده غمگین» و «تا صبح تابناک اهورایی» عواطفی با مضامین اجتماعی و انسانی به صورت گسترده به چشم می خورد. همچنین در بررسی اشعار مشیری مشخص می شود که از عوامل قوی بودن بعد عاطفی در شعر وی، تناسب و هماهنگی میان فرم و محتوای شعر اوست. زمانی که او از یک موضوع غم انگیز یا یک موضوع شادی بخش سخن می گوید تصاویر و فضای شعر او نیز این حالات را القا می کند. مشیری برای ایجاد این هماهنگی اصطلاحات، توصیفات و تشبیهاتی به کار برده است که کاملاً بیان گر عواطف و احساسات درونی وی است.