نام پژوهشگر: ندا طنازی
ندا طنازی سروناز تربتی
چکیده این پژوهش تلاش دارد به بررسی اثرات جهانی شدن فرهنگ بر نظام ارزشی خانواده های ایرانی بپردازد. در دهه های اخیر کلیه جوامع تحت تأثیر تحولات فرهنگی و جهانی وسیعی قرار گرفته اند. جهان مدرن، بر اثر انقلاب ارتباطات و حضور رسانه ها، به گونه ای به هم وابسته و پیوسته شده است که بحران کوچکی در یک بخش از آن، اثرات زیادی بر سایر نقاط بر جای می گذارد. این تحولات به ویژه بر نهاد خانواد تأثیر گذار بوده است؛ و ساختار خانواده و ازدواج را در بسیاری از کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه دگرگون کرده است. چالش هایی که به نظر می رسد شکل سنتی خانواده را تغییر داده و آن را به سمت فرهنگ جهانی سوق می دهد. این دگرگونی ها نظام سنتی خانواده ایرانی را نیز متحول کرده و سبب تغییر ارزش ها و هنجارها در خانواده ایرانی شده است. منشأ این تحولات را باید در پیدایش و گسترش وسایل نوین ارتباطی و تکنولوژی های جدید، گرایش به سمت ارزش های عام جهانی، رشد فردگرایی، برابری جنسیتی، تغییر گروه مرجع، نگرش های مذهبی، کاهش وابستگی های خویشاوندی و پدید آمدن ارزش های نوین جهانی دانست. چارچوب نظری تحقیق بر اساس نظرات رابرتسون، بودریار و کاستلز، چیل، بک گرنسهایم و با تأکید بر آراء گیدنز می باشد. این پژوهش با استفاده از روش پیمایش و تکنیک پرسشنامه انجام شده است. پرسشنامه ها با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی بین 300 نفر از افراد مناطق یک و بیست تهران به نسبت توزیع شده است. آزمون آلفا کرونباخ نشان می دهد شاخص های اصلی این تحقیق از ضرایب روایی نسبتاَ بالایی برخوردار است. تکنیک های آماری مورد استفاده، آماره های شاخص تمرکز و تشتت، همبستگی دو متغیره و معادله رگرسیونی بوده است. متغیر وابسته تحقیق ارزش های خانواده و متغیر مستقل آن جهانی شدن فرهنگ و ابعاد آن می باشد. نتایج حاصل از این بررسی حاکی از آن است که 25 درصد از خانواده های تهرانی دارای ارزش های خانواده مدرن، 32 درصد حالت بینابین (سنتی و مدرن)، و 42 درصد دارای ارزش های خانواده سنتی می باشند. همچنین معادله رگرسیونی نشان می دهد که ارزش های خانواده به ترتیب متأثر از ارزش های جنسیتی، گروه مرجع، ارزش های مذهبی، قوم گرایی و فردگرایی می باشد؛ و نهایتاً هفتاد و پنج درصد (75/0=r^2 ضریب تعیین چندگانه) از کل تغییرات متغیر وابسته (ارزش های خانواده) توسط ترکیبی خطی از متغیرهای مستقل فوق الذکر تبیین شده است و 25 درصد آن بلا توضیح مانده است.