نام پژوهشگر: طاهره اله دادی
طاهره اله دادی محمد پارسانسب
طنز بخش قابل توجهی از آثار ادبی را به خود اختصاص داده است. خیزش این نوع ادبی خصوصاً در قرن¬های ششم تا هشتم که جامعه تحولات عمیقی را پشت سر می¬گذارد، در جای خود، چشمگیر به نظر می¬رسد. این دوران که همزمان با اوج¬گیری عرفان و تصوف است، طنز در بیان دو گروه از شاعران نمودی قابل توجه به خود گرفت؛ گروهی از این شاعران که بیشتر با جنبه¬های واقع¬گرایی پیوند می خوردند و آرمان¬های اجتماعی را دنبال می¬کردند، طنز در اشعارشان از لحاظ زبان، بیان، شگردها، اهداف و محتوا، رنگی بیرونی و روساختی پیدا کرد و گروه دیگری که دغدغ? عرفان و تصوف داشتند و در همه حال نگاه آن¬ها متوج? احوالات درونی بود، اهداف و محتوای طنزشان متناسب با افکار آن¬ها جلوه¬ای درون¬گرایانه به خود گرفت؛ طنز دست? اول یا همان شاعران جامعه¬گرا در پناه بلاغت به ظهور رسید و در بستر طنز زبان محوری، جریان پیدا کرد و گروه دوم که به طنز صوفیانه معروف است، همچون احوالات درونی آنان در ساختار نفوذ کرد و زمین? شکل¬گیری طنز ساختاری را فراهم ¬آورد. کلید واژه¬ها: طنز قرن ششم تا هشتم، طنز جامعه¬گرا، طنز صوفیانه، طنز زبانی، طنز موقعیتی، جامعه¬شناسی طنز