نام پژوهشگر: امیر باشتی منفرد
امیر باشتی منفرد کامران سپهران
ایزد منجنیقی یا deus ex machina اصطلاحی در زبان لاتین و معرف دستگاهی است که عمدتاً خدایان را از بالای صحنه وارد نمایش می کرده است.تاریخچه استفاده از این تمهید به اندازه تاریخچه خود تئاتر است چرا که اولین بار در زمان سه تراژدی نویس بزرگ یونان باستان و از آن میان بیشتر در آثار اوریپید مورد استفاده قرار گرفته است.کاربرد این تمهید از آن زمان تا کنون معانی متفاوتی پیدا کرده است به طوری که اکنون ایزد منجنیقی به معنای ورود کاراکتر ، وسیله ، رویداد و هر گونه عنصری است که در لحظه اوج درام و جایی که درام دچار مساله ای لاینحل شده است وارد شده و درام را به شکل غیرمنتظره ای حل و فصل نماید.چنانکه از این تعریف بر می آید ایزد منجنیقی نه فقط وسیله ای برای جابجایی خدایان یونان و روم باستان بلکه یکی از مهم ترین ضایعه هایی است که دنیای درام امروزه با آن روبروست.طبق تعریف ارسطویی از درام ، هرگونه حل و فصلی که بدین گونه انجام پذیرد ضایعه ای بر پیکر درام و در نهایت نشانگر ناتوانی نویسنده در حل و فصل درام است. هدف اصلی این رساله همانا تبیین نقش تاریخی این تمهید ، عمدتاً در آثار اوریپید که بارها آن را مورد استفاده قرار داده و سپس بازشناسی نقش این تمهید از دوران اوریپید تا کنون می باشد.مهمترین پرسش این رساله ، کارکردهای این تمهید از مثبت تا منفی را پوشش می دهد و همچنین با بررسی ساختار درامهایی که از این تمهید بهره برده اند ، سعی دارد تا در کنار نمونه های ضایعه آفرین این تمهید، نقش مزیت بخش آن در آثار درام نویسان بزرگ اثبات نماید. این رساله در جهت نیل به اهداف خود ، ابتدا اصول و قوانین درام داستان گو که عمدتاً توسط ارسطو تبیین شده اند را تشریح نموده و در ادامه آثار درام نویسان متعددی در دوره های مختلف را بررسی نموده و در نهایت نقش این تمهید را در برخی درام های مدرن در دنیای سینما بررسی می کند.