نام پژوهشگر: فرزانه مستقیمی
فرزانه مستقیمی علی محممدی آشنانی
واژۀ احساس حقارت از ریشۀ (ح ق ر) در قرآن به کار برده نشده است ولی واژگانی هم چون خزی، ذلّل، خفّ، هون، صغر از معادل های قرآنی آن می باشد که که در برخی مؤلفه ها با آن شباهت دارند و در روان شناسی نیز، نگرش منفی و انتقاد آمیز نسبت به خود می باشد که در اثر عوامل گوناگونی می تواند ایجاد گردد. عوامل جسمی، خانوادگی، اقتصادی - اجتماعی و روانی - عاطفی از موجبات ایجاد احساس حقارت می باشند؛ وجود نقص و یا نارسایی در یکی از اعضای بدن می تواند با ایجاد نگرش منفی در فرد نسبت به خود از زمینه های ایجاد خود کم بینی در فرد می باشد. خانواده نیز می تواند با ایجاد طرز تلقّی منفی در فرد با رفتار هایی هم چون ناسزا گویی، عدم توجّه به نظرات فرزندان، تبعیض بین آن ها، تحقیر و سرزنش، تنبیه بدنی و نزاع خانوادگی، از عوامل ابتدایی و اساسی در ایجاد این مشکل باشد. پس از آن نیز با گذر از دورۀ خردسالی و ورود در جامعه، انسان ها با اعمال و روابط متقابل که می توانند به صورت کلامی و غیر کلامی بیان گردد و پندارهای شخصی فرد نسبت به خود و وقایع پیرامون، برای ایجاد افکار نادرست مؤثّر واقع گردند. هم چنین روان شناسان نقش عمده ای را نیز برای عوامل روانی - عاطفی در ایجاد بیماری های عصبی و روان تنی قائل هستند. نگرشی منفی نسبت به خود، که می تواند نتیجۀ تحریفات شناختی، شکست های پی در پی در زندگی، تصوّر نادرست از خویشتن و ارتکاب معاصی باشد، از عوامل زمینه ساز احساس حقارت است. فردی که خود را به دلیل عوامل ذکر شده حقیرتر از دیگران می پندارد، توانایی های خویش را دست کم می گیرد و به همین دلیل در زمان حضور در اجتماع دچار خجالت و کم رویی و اضطراب ناشی از آن می گردد. بعضی دیگر نیز از روی حسادت و یا برای رسیدن به آرامش درونی، قانع کردن خویش و حفظ و یا اعادۀ عزّت نفس، همواره در کمین عیوب دیگران برمی آیند و به ابزاری هم چون نفاق و دروغ متوسّل شده و به مرور زمان به بیماری های دیگری هم چون افسردگی کشانده می شوند. قرآن کریم جهت پیشگیری و درمان احساس حقارت بر طبق عوامل ایجاد کننده، راهکارهایی برای اصلاح روابط خانوادگی و برخورداری از بهداشت روان و رشد عزّت نفس هم چون انتخاب نام شایسته برای فرزندان، تشویق و تکریم آنها در موقعیّت های مناسب، سپردن مسئولیّت ها جهت شکوفا کردن استعداد فرزندانشان، مشورت کردن با آنها در امور مربوط به خودشان و رعایت مساوات در بین آن ها، وفای به عهد و پرهیز از کشمکش های خانوادگی و روش هایی درمانی جهت تغییر نوع نگرش و تفکّر و دست برداشتن از اعمالی که منجر به ایجاد آن می گردد را ارائه داده است. نکتۀ مهم آن است که کسی که اسیر عقدة حقارت است، برای نجات از این بیماریِ روانی باید برای خود پرونده ای تشکیل دهد و خود را در محکمة عقل محاکمه کند. باید آن خاطراتی را که باعث تشویش خاطر او است، روشن و واضح و سپس پاک سازد که تمام این ها در طی محاسبۀ نفس انجام پذیر می باشد که در روان شناسی در طی مراحلی هم چون بازسازی شناختی و اصلاح خود پنداره یاد گردیده است.