نام پژوهشگر: پوران یوسفی پور کرمانی
پوران یوسفی پور کرمانی محمدعلی گذشتی
ادبیات داستانی در ایران قدمتی دیرینه دارد. قصه¬ها و افسانه های عامیانه از دیرباز جنبه تفریح و سرگرمی داشته و گاهی سینه به سینه نقل می¬شده است و با پاره ای وقایع تاریخی در هم می¬آمیخته است. نو¬آوری و هنرنمایی های امیر خسرو دهلوی، شیرین و خسرو را به یکی از شاهکارهای عرصه¬ی ادبیات روایی کلاسیک تبدیل نموده است. این اثر ادبی که از نگاهی در شمار ادبیات داستانی قرار می¬گیرد دارای جلوه ها و زوایای هنری بسیاری است، که ضرورت تحقیق در آن به شدت احساس می شود.دراین رساله شیوه پژوهش تا حد زیادی مرهون نظریه¬های نقد ادبی اروپا و به ویژه نظرات ساختار گرایان روسی و فرانسوی و بیش از همه روایت شناسی تودوروف است. این پژوهش به شیوه¬ی کتابخانه¬ای (سند کاوی) انجام می¬پذیرد و یافته¬های به دست آمده به روش توصیفی و تحلیلی ارائه گردیده است. فصل نخست مواردی از قبیل: روش تحقیق و پیشینه¬ی آن، همچنین اهداف تحقیق و فرضیه¬ها را در برمی¬گیرد. فصل دوم به تاریخچه مطالعات ساختاری در ادبیات گذشته ایران و یونان، همچنین در ادبیات معاصر ایران و یونان، شرح مفاهیم ساختاری و طرح نظریات منتقدان روایت شناس می¬پردازد. فصل سوم که مهم ترین بخش این رساله است به پنج قسمت عمده تقسیم می¬شود: در قسمت نخست بررسی نوع روایی شیرین و خسرو، در قسمت دوم طرح شیرین و خسرو از نظر نوع پی¬رفت¬ها مشخص می¬شود. قسمت سوم ساختار دستور روایی اثر مورد بررسی قرار می¬گیرد. در قسمت چهارم انواع وجوه روایت در شیرین و خسرو تعیین می¬¬شود.قسمت پنجم نمود کلامی رادر برمی گیرد.