نام پژوهشگر: اعظم عسگرپور
اعظم عسگرپور حمید پارسانیا
نظریه ها در حوزه ی علوم انسانی و از جمله علوم ارتباطات، بر اساس یکسری مبادی و اصول موضوعه، پایه ریزی شده است. با این فرض، یکی از اصول اولیه و متعارف در حوزه ی نظریه های ارتباطات، پارادایم سلطه ی رسانه است که در عصر مدرنیته و پست مدرن، پارادایم حاکم بر نظریه های ارتباطات، به شمار می رود. بدین ترتیب، سوالی که در اینجا مطرح می شود، متوجه نقد و بررسی است که از منظر مبانی معرفت دینی، به حوزه ی معرفتی پارادایم سلطه در نظریه های رسانه، وارد می شود. بر اساس رویکردهای دترمینیستی، گفتمان سلطه ی رسانه با محوریت مراکز قدرت، به حوزه ی فلسفه ی رسانه، صنعت فرهنگ سازی رسانه، و عملکرد امپریالیستی رسانه ی فراملی، معطوف است. استدلال مکاتب انتقادی در مطالعات رسانه ای و فرهنگی، متوجه نحوه ی تأثیر و کاربرد رسانه در نظام سرمایه داری می شود. در مکاتب و نظریه های ارتباطات، فرهنگ در طیف های گوناگون، عامل تعیین کننده بر افکار عمومی است؛ فرهنگ از دیدگاه هژمونیک، هویت ثابتی ندارد و لذا قابلیت پذیرش و تفاسیر متعددی را می یابد. با درهم شکستن قوانین فکری و عقلایی در عصر مدرنیسم و پست مدرنیسم، ایدئولوژی حاکم، با القاء نوعی معرفت شناسی بر مبنای اصول سکولاریسم، همراه است. بر این اساس، مبانی و اهداف پارادایم سلطه ی رسانه، در چالش با مبانی اندیشه ی اسلامی قرار می گیرد. در این برخورد، حقیقت، پدیده ای معرفتی است که در چارچوب نوع نگاه و رویکرد به جهان، بازخوانی می گردد.