نام پژوهشگر: سمیرا پهلوانی
سمیرا پهلوانی هادی سلطانی زاده
بیماری ماکولاپاتی دیابتی یکی از بیماری های رایج شبکیه می باشد که چشم پزشکان از روی تصاویر oct بیماران، به تشخیص و درمان این بیماری می پردازند. از بارزترین نشانه های این بیماری در تصاویر oct، می توان به ضایعات تیره رنگی به نام کیست اشاره نمود که در مرکز ماکولا پدیدار می شوند. در مطالعات قبلی با استفاده از روش های کانتور فعال و آستانه گذاری، ضایعات موجود در تصاویر oct برخی دیگر از بیماری های شبکیه شناسایی شده اند. در این پژوهش، دو روش به منظور جداسازی خودکار ضایعات در تصاویر oct بیماران مبتلا به ماکولاپاتی دیابتی پیشنهاد شده است. در روش پیشنهادی اول، با استفاده از ویژگی های تصویر oct و با استفاده از روش های پردازش تصویر، مانند فیلتر نفوذی غیر همسان، میانگین گیری و آستانه گذاری مکان ضایعات در تصویر مشخص می شود. روش پیشنهادی دوم، ابتدا ویژگی هایی از نمونه نقاط کیست و غیر کیست تصاویر را استخراج کرده و با استفاده از یک سیستم فازی که از آن نمونه ها به عنوان قواعد فازی استفاده می¬کند، به تعیین کیست ها در تصاویر oct می پردازد. میانگین درصد تشخیص صحیح و خطای درست غلط و غلط درست در روش اول که بر روی 60 تصویر بیمار مبتلا به ماکولاپاتی دیابتی پیاده سازی شده است به ترتیب 35/90 و 65/9 و 74/6 و در روش دوم 27/91 و 73/8 و 65/7 می باشد که نشان می دهد روش های پیشنهادی از دقت و صحت مناسبی برخوردار می باشند. تصاویر مورد استفاده در این پایان نامه، از بیماران مراجعه کننده به بیمارستان چشم پزشکی فارابی گرفته شده است و نتایج به دست آمده از دو روش پیشنهادی در این پژوهش، توسط متخصصین این مرکز صحه گذاری شده است.
سمیرا پهلوانی رضا صمیم
در این تحقیق بر اساس فرآیند شکل گیری انسان به مثابه سوژه در ساختار اجتماعی، و ورودش به وضعیت سوژه بودگی، تلاش داشتیم به این پرسش اصلی پاسخ گوییم که آیا تحلیل نقاشی دختران آسیب دیده اجتماعی می تواند فرآیند سوژه بودگی آنها را توصیف کند؟ برای رسیدن به پاسخ این پرسش، ابتدا وضعیت شکل گیری سوژه ها را از طریق تحلیل نشانه شناسی نقاشی ها آغاز نموده ایم و در کنار آن به بررسی سرگذشت و بیوگرافی آنها پرداخته ایم. در حقیقت در این پژوهش ابتدا روش نشانه شناسی را برای تحلیل آثار هنری به کار گرفته ایم و سپس از روش مطالعه موردی کیفی جهت مطالعه بر روی دختران آسیب دیده اجتماعی بهره برده ایم. هنر، با توجه به آنکه محصول کنش خلاقه هنرمند به مثابه سوژه است عرصه ای با اهمیت برای این منظور به حساب می آید. دختران آسیب دیده اجتماعی ای که به کنش خلاقه در هنر می پردازند با توجه به آنکه از یک سو محرومیت هایی مضاعف را در زندگی تجربه کرده اند و از سوی دیگر به مدد کار خلاقه تلاش می کنند از هویت برساخت شده شان بگریزند موارد مناسبی برای تحقیق در مورد سوژگی اند. تحلیل نشانه شناسانه نقاشی های موردهایی که برای مطالعه برگزیده شده بودند نشان داد که آنها خود را در سه سطح به مثابه سوژه بر می سازند.