نام پژوهشگر: علی برادر
علی برادر روح اله صابری ریسه
قارچ رایزوکتونیا سولانی با دامنه ی میزبانی وسیع، هر ساله خسارت بالایی به محصولات کشاورزی از جمله سیب زمینی که از مهم ترین اقلام غذایی به شمار می رود، وارد می نماید. میزان خسارت ایجاد شده به وسیله ی این قارچ در دنیا، حدود 20 درصد کل محصول برآورد شده است. در همین راستا کنترل بیولوژیکی این بیمارگر با هدف استفاده از میکرواورگانیسم های مفید زیستی به جای سموم و قارچ کش های شیمیایی، با توجه به اثرات مضر آن ها در درازمدت، در شرایط آزمایشگاهی و گلخانه ای بررسی گردید. تأثیر سه استرین باکتریایی pseudomonas fluorescens که از بین حدود 1000 جدایه ی باکتریایی جداشده از خاک های ایران انتخاب شده بودند به همراه دو گونه ی میکوریزی glomus mosseae و glomus intraradices و همچنین دو نوع کلات کننده ی شیمیایی آهن (edta و eddha)، به صورت مجزا و همچنین در ترکیب با یکدیگر روی رقم مارفونا که حساس ترین رقم نسبت به بیماری مذکور است، استفاده گردید. نتایج حاصل نشان داد که علیرغم تأثیر مثبت هر کدام از عوامل ذکر شده به صورت مجزا، وقتی این عوامل به صورت ترکیبی استفاده شوند، باعث افزایش کنترل عامل بیماری و فاکتورهای رشدی می گردند که نشان دهنده ی وجود اثرات تشدیدکنندگی منفی علیه قارچ عامل بیماری می باشد. در این پژوهش استرین های p. fluorescens vupf5 و p. fluorescens t17-4 از جهت قابلیت بیوکنترلی و تعامل با عوامل بیوکنترل دیگر، به عنوان بهترین استرین شناسایی شدند. با توجه به مجموع نتایج به دست آمده، گونه ی میکوریزی g. intraradices، بهترین عملکرد را در تعامل با استرین های باکتریایی و کلات کننده ها نشان داد. کلات کننده ی شیمیایی edta نسبت به کلات کننده ی eddha سازگاری بهتر و بیشتری با عوامل بیوکنترل استفاده شده در این تحقیق داشت. به دلیل نقش موثر و غیرقابل انکار عوامل بیوکنترل باکتریایی و قارچی در تعامل با یکدیگر، لذا پیشنهاد می شود تحقیقات بیشتری در زمینه ی شناسایی این برهمکنش ها انجام گردد.