نام پژوهشگر: امیر حسین سرلک
امیر حسین سرلک علی نوری
چکیده در این پایان نامه بیست غزل که حافظ از سعدی اقتفاکرده، با بیست غزل مورد اقتفای سعدی، از نظر مقوله های علم معانی بررسی و سپس با هم مقایسه شده است. زبان سعدی «سهل ممتنع» است و زبان حافظ از لحاظ معنی نهفته در آن، سنگین و دشوار است. استفاده زیاد از جملات کوتاه به شیوه محاوره در غزل سعدی باعث شده است که معنی های ثانوی، و نیز مسندالیه و مسند و همچنین فصل و وصل های به کار رفته در غزل وی، از نظر تعداد زیاد تر از حافظ باشد. بسامد زیاد مقوله های علم معانی در غزل سعدی ویژگی و مشخصه سبکی وی است، و دلیل بر فصیح تر بودن وی نسبت به حافظ، نیست. سعدی از حذف زیادتر استفاده کرده و این به دلیل استفاده از جملات کوتاه در سخن وی است. وقتی جملات کوتاه باشند، گوینده برای جلوگیری از تکرار بیهوده، به قرینه لفظی، مسند و مسندالیه و دیگر اجزاء کلام را بیشتر حذف می کند. سعدی در این غزل ها مسندالیه را بیشتر مقدم آورده است، و این به دلیل دستورمندی و سادگی زبان سعدی است؛اما حافظ بر عکس وی ببیشتر مسندالیه ها را موخر گردانیده است. حافظ در این غزل ها بیشتر مسندالیه ها را مقیّد آورده است، اما سعدی در مطلق بودن و مقید کردن مسندالیه ها متعادل است. حروف پیوندی و فصل در غزل های سعدی به خاطر استفاد? وی از جملات کوتاه، نسبت به حافظ زیادتر است. بسامد زیادتر مقوله های دانش معانی در غزل های سعدی، نه دلیل بر برتری فصاحت سعدی بر حافظ است و نه ضعف و عیبی برای غزل سعدی است؛ بلکه مربوط به ویژگی و نحوه کاربرد زبانی متفاوت این دو گوینده است و همین تفاوت زبانی بین این دو گوینده نشان می دهد که زبان و نحو این دو گوینده با هم فرق دارد. واژگان کلیدی: غزل، علم معانی، اقتفا، حافظ، سعدی.