نام پژوهشگر: سهیلا حقیقی
سهیلا حقیقی سوسن جبری
تحلیل شخصیّت زن آرمانی در داستان های غنایی، موضوع این پایان نامه است. از آن جا که در داستان های غنایی و عاشقانه محوریّت داستان بر شخصیّت زنان قراردارد، در صورت شناخت این-زنان می توان زن آرمانی و ویژگی های اندیشه و عقاید آن را توصیف کرد. هدف از نگارش این پایان نامه، توصیف ویژگی ها و خصوصیات رفتاری و اخلاقی زنان در این منظومه ها بوده است و همین طور به منظور شناخت بیشتری از این شخصیّت ها و طرز تفکّر سرایندگان آن ها نگاشته شده است. آگاهی از شناخت ارزش های انسانی برمبنای داستان های عاشقانه در ادبیّات کلاسیک، از دیگر خصایص این پایان نامه است؛ چرا که از این طریق می-توان اهمیّت و کاربرد نتایج پایان نامه، مبنی بر شناخت بیشتر آثار غنایی و ارزش های انسانی و همچنین درکی بیشتر و سازنده-تر از محتوای متون کلاسیک را در ک کرد. با توجّه به منظومه-های موردبحث در این پایان نامه، شخصیّت زنانی که در این منظومه ها ایفای نقش کرده اند، با ذکر شاهد مثال از منظومه-ها، مورد بررسی و تا حدودی تحلیل روان شناختی قرار گرفته-است که در این پژوهش از نظریات و الگوهایی که برخی از روان شناسان در حیط? روان شناسیِ شخصیّت داشته اند و در راستای تدوین و اهداف پایان نام? حاضر کاربرد داشته ؛ استفاده شده-است که اسامی این صاحب نظران به ترتیب حروف الفبا از این قرار است: آلفرد آدلر، هانس آیرنک، اریک فروم، زیگموند فروید، ریموند کتل، پُل کاستا، مک کری، آبرهام مزلو، کارن هورنای و کارل گوستاو یونگ. با توجه به نتایجی که از این تحلیل ها به دست آمده است معلوم می شود که هر کدام از این زنان دارای چه خصوصیات و ویژگی هایی هستند. زنانی که مورد تحلیل قرار گرفته اند و از شخصیّت های اصلی این منظومه ها هستند؛ عذرا، گلشاه، ویس، شیرین و لیلی می باشند. یافته ها حاکی از این هستند که عذرا در تیپ درون گرای احساسی یونگ قرار می گیرد و جزو صفات عمقی کتل است و در گروه روان رنجورخویی آیزنک. البتّه این گونه دیدگاه نسبت به اشخاص شرمگین و خجالتی، مربوط به دنیای قرن بیستم غرب می باشد چراکه از دیدگاه جوامع شرقی و بخصوص اسلامی؛ شرم و حیا و خجالتی بودن برای انسان بویژه زنان، ارزشی مهّم و والا تلقی می شود و چنین شخصی مقیّد به اصول اخلاقی است. گلشاه در گروه روان رنجورخویی از تیپ های آیزنک قرار می-گیرد به دلیل شرمگین بودن و احساس خجالت و شرمی که دارد و چون شخصی عاطفی و حساس هست در تیپ درون گرای احساسی یونگ قرار می گیرد. در ویس نشانه هایی از ویژگی تیپ شخصیّت گیرند? اریک فروم وجود دارد که این تیپ شبیه تیپ شخصیّت جذب دهانی فروید و همچنین تیپ شخصیّت مطیع که از تقسیم بندی های هورنای است و مطابق با تیپ دوری جوی آدلر است (عدم تلاش برای روبروشدن با مشکلات زندگی و اجتناب از احتمال شکست). این افراد جزء افراد کم هیجان خواه به حساب می آیند که دارای خصوصیاتی همچون سراسیمه بودن؛ نگران بودن؛ ناراحت بودن؛ تنیده بودن؛ عصبی بودن و ترسوبودن هستند. شیرین هم در ردّ? برون گرای احساسی یونگ است و در گروه روان رنجورخویی آیزنک؛ در تیپ مفیدبه حال جامع? آلفرد آدلر قرار می گیرد و این زن نمون? کامل برون گرای آیزنک است (معاشرتی؛ سرزنده؛ جسور؛ فعال؛ هیجان خواه؛ آسوده خاطر؛ سلطه جو؛ مخاطره جو) و همچنین این زن در جایی که از خودش تعریف می کند نارسیست و خودشیفته می شود. لیلی هم که آخرین شخصیّت مورد تحلیل است، در گروه افراد درون گرای احساسی یونگ است و همچنین در گروه روان رنجورخویی آیزنک و درون گرای احساسی یونگ قرارمی گیرد. با تحلیلی که از شخصیّت های ایفاگر نقش در منظومه های مورد بحث در رسال? حاضر انجام گرفت، می توان به این نتیجه رسید که در بین زنان مورد تحلیل، شیرین در منظوم? خسرو و شیرین نمون? بارز یک زن آرمانی و ایده آل است چراکه این زن دارای تمامی خصوصیات و ویژگی هایی که براساس نُرم جامعه و خانواده و همچنین مذهب و آیینش شناخته شده است؛ می باشد .او یک زنِ به تمام معنا، پاک، آرمانی، ایده آل، کمال یافته، با اصل و نسب، مقیّد به اصول اخلاقی، پاکدامن، مأخوذ به حیا و عاطفی و حساس است