نام پژوهشگر: محمد افشارراد
محمد افشارراد آرام رضا صادقی بنیس
تحقیقات گسترده ای که در زمینه های نظام آوایی زبان مقصد، مهارت گوش دادن، و دیکته انجام شده است نشانگر اهمیت این موارد در حوزه آموزش زبان است. با وجود این، هر کدام از این سه مورد به گونه ای مورد غفلت قرار گرفته اند. بیشتر تحقیقاتی که در زمینه واجگان زبان انجام شده است به بررسی توانایی تولید واجها پرداخته است حال آنکه توانایی درک واجها پایه و اساس توانایی تولید آنها را فراهم میکند و تاکید بیشتر روی آن ضروری به نظر میرسد.در روشهای ارائه شده برای آموزش مهارت گوش دادن بیشترسعی بر آن بوده است که درک مطلب از طریق تقویت مهارت حدس زدن با تکیه بر دانش قبلی صورت گیرد حال آنکه هدف آموزش مهارت گوش دادن نه آموزش حدس زدن بلکه آموزش فهم آن چیزی است که گوینده بیان میکند. از دیکته بعنوان وسیله ای برای آموزش برخی مهارتهای زبانی چون گوش دادن و نوشتن استفاده شده است. از آن همچنین بعنوان ابزاری برای سنجش دانش زبانی نیز استفاده شده است، اما هیچگاه بعنوان مهارتی مستقل در نظر گرفته نشده است. برای پر کردن خلا موجود در هر یک از این حوزه ها تحقیق حاضر استفاده از تکنیک باز نویسی (تبدیل متن گفتاری به نوشتاری) را پیشنهاد کرده و به بررسی تاثیر آن بر درک واج، مهارت شنیداری، و دیکته زبان آموزان سطح مبتدی پرداخته است. برای این منظور یک گروه 31 نفری از زبان آموزان مبتدی با سطح زبانی نسبتاً یکسان انتخاب و به دو گروه مساوی آزمایش و کنترل تقسیم شدند. قسمتی از تکلیف گروه آزمایش شامل بازنویسی قسمتهای مشخص شده از کتاب درسی شان می شد حال آنکه تکلیف گروه شاهد فقط گوش کردن به قسمتهای مشخص شده بود. پس از 20 جلسه آموزشی، هر دو گروه در سه آزمون جفتهای کمینه، مهارت گوش کردن، و دیکته شرکت کردند.سپس از سه آزمون "تی با دو نمونه مستقل" برای تجزیه و تحلیل اطلاعات گرد آوری شده توسط ابزارهای فوق استفاده شد. بررسی نتایج حاصل از عملکرد دو گروه حاکی از تفاوتی معنا دار بین دو گروه در سه "پس آزمون" یاد شده بود. این نشان دهنده تاثیر مطلوب بازنویسی بر درک واجهای زبان مقصد، مهارت گوش دادن، و دیکته زبان آموزان است.