نام پژوهشگر: علی بی تعب
علی بی تعب سپهر قاضی نوری
طراحی و پیاده¬سازی سیاست¬های ارتقای نوآوری در سطح ملی یکی از اصلی¬ترین موضوعات مورد توجه محققین، متخصصین و مدیران حوزه سیاستگذاری در کشورها بوده است. استیگلیتز و همکاران (2001) ضمن مروری بر نظریه¬های مختلف چنین جمع¬بندی نموده¬اند که عوامل موثر بر نوآوری را از منظر نظریه سرمایه می¬توان به چهار دسته، به شرح ذیل، تقسیم نمود. سرمایه فیزیکی، سرمایه انسانی، سرمایه دانشی، سرمایه اجتماعی. از طرفی در چشم انداز بیست ساله کشور ج.ا. ایران نیز، جامعه ایرانی در افق 1404 با ویژگی¬هایی ترسیم شده است که اهم آنها عبارتند از"برخوردار از دانش پیشرفته، توانا در تولید علم و فناوری، متکی بر سهم برتر منابع انسانی و سرمایه اجتماعی در تولید ملی. تأکید بر نقش نوآوری و سرمایه اجتماعی هم به عنوان عوامل موثر بر توسعه در مباحث نظری و هم به مثابه یکی از اولویت¬های سند چشم¬اندازی، اهمیت توجه به این مقوله را دو چندان ساخته است. لذا تحقیق حاضر بر آن است که با برشمردن رویکردهای مختلف به ارتقای نوآوری، ارتقای ابعاد مختلف نوآوری ملی را با تاکید بر نقش هر یک از مولفه¬های سرمایه اجتماعی واکاوی و تبیین نماید. نتایج به دست آمده از تحقیق نشان می¬دهد که شبکه¬های اجتماعی دارای بالاترین نقش بر نظام ملی نوآوری و شکل¬دهی به بازار مهم¬ترین کارکرد نظام ملی نوآوری است که از سرمایه اجتماعی تأثیرپذیری بسیار بالایی دارد. از طرفی تأثیرات کاملاً متضاد و متفاوت هنجارها بر کارکردهای نظام ملی نوآوری بدان معناست که به کارگیری این مولفه به عنوان ابزار سیاستگذاری نوآوری دارای اثرات جنبی ناخواسته و نامطلوبی است که می بایست مورد ملاحظه جدی قرار گیرد.