نام پژوهشگر: محمد رضا مشیدی

بررسی تفسیر نیچه از میمسیس در هنرهای آپولونی عصر هلنی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه هنر - دانشکده هنرهای کاربردی 1392
  محمد رضا مشیدی   شمس الملوک مصطفوی

این رساله در پی آن است که روشن نماید میمسیس به مثابه¬ی عنصر اصلی وشاخص در هنرهای آپولونی (تجسمی) عصر هلنی یونان کهن ، از چشم¬انداز فلسفه¬ی نیچه اولاً از کجا می¬آید و از چه برمی¬خیزد ؟ و ثانیاً چه معنایی دارد یا نشان از چیست ؟ و در پایان چه می¬کند یا چه تأثیری می¬تواند داشته¬باشد ؟ نیچه یونانیان را نیرومند ترین قوم و واجد برترین فرهنگ دانسته است و بنابراین می¬بایستی در نقش اساسی میمسیس در هنر یونان نیز عاملی مهم و ریشه¬ای برای تأیید زندگی و خواست قدرت وجود داشته باشد ، که یافتن آن مطلوب ماست . برای رسیدن به این هدف روشی که ضمن استفاده از منابع کتابخانه¬ای و رجوع و پژوهش و مقایسه¬ی متن¬ها از آن بهره گرفته شده¬است ، روش تفسیر تبار شناسانه است که دلوز آن را کار فیلسوف-طبیب و روش خاص نیچه در روی¬کردن به مسائل و پدیده¬ها می¬داند . جایگاه برتر ارزشی تن ،حواس و امر حسی نزد یونانیان سبب شکل¬گرفتن میمسیس به نحو خاص و یکتای آن در هنر هلنی می¬شود ، و میمسیس نشانه¬ی برترین حالت نیرومندی (حالت زیبایی شناختی) وبیان برترین نوع ارتباط (عشق یا تأیید مضاعف)است که زیبایی را همچون کمال ، در امر حسی اصیل می¬نشاند و لیاقت بازگشت جاودانه را به چیزها می¬بخشد .