نام پژوهشگر: زهرا قاسمی نور
زهرا قاسمی نور زهره توازیانی
چکیده با اینکه فلسفه¬ی ملاصدرا به عنوان یک سیستم فلسفی با روشی نوین شناخته می¬شود، با این حال او به "التقاط" متهم است. یکی از دلایل این اتهام را، عدم ذکر منابع مستفاد در اسفار اربعه دانسته¬اند. رساله¬ی حاضر در پی آن است تا با ذکر مستندات مشائی جلد یک اسفار، فراروی¬های وی در این اثر را تبیین نماید. او در جلد یک اسفار با ارائه¬ی راه حل¬های جدید برای تحلیل دقیق¬تر مسائل فلسفی، ارائه¬ی تقریری نو از مسائل فلسفی مطروحه در آثار پیشینیان و داوری بین دو یا چند تن از متفکران گذشته، اتهام التقاطی بودن فلسفه اش را منهدم می کند. وی با تزریق "نگرش وجودی" در کالبد فلسفه¬ی اسلامی، تبیین نوینی از مسائل ارائه داده است. او مُبدع مسائل فلسفی نیست، همانطور که خود وی نیز در سراسر آثار فلسفی¬اش چنین ادعایی ندارد.حقیقتاً مکتبی که وی بنیان گذار آن است، به لحاظ "روش" حکمت نوینی است گرچه در این حکمت نوین، از حکمای پیشین نهایت بهره را برده است. از جمله¬ی آنها استفاده از آموزه¬های فلسفی حکمت مشاء است. اما فلسفه¬ی او نه فلسفه¬ی مشائی است نه اشراقی و نه عرفان است و نه کلام. او با مستنداتی که از فلسفه¬ی مشاء خصوصا ابن سینا ارائه نموده، نشان می¬دهد که حکمت متعالیه¬ی وی پای بر گرده¬ی فلاسفه مشاء نهاده و به ساختار فلسفه¬ی اسلامی شکلی وجودی داده است. از آنجایی که تعیین سند در گفتار حکمای سابق عادتی مألوف نبوده است، نگارنده¬ی این رساله، سعی نموده است با تعیین مستندات مشائی جلد اول اسفار و فراروی¬های ملاصدرا، نمونه¬ای از این بهره¬گیری¬ها را به نمایش بگذارد تا الگویی برای تحقیقاتی از این نوع باشد. واژگان کلیدی: مستندات، مشاء، اسفار اربعه، فراروی، ملاصدرا