نام پژوهشگر: مصطفی شادکانلو استاد
مصطفی شادکانلو استاد علی اصغر نورسته
1ـ1ـ مقدمه کنترل پاسچر برای اکتساب و کنترل توانایی های حرکتی مهم می باشد و یک نیاز ضروری برای فعالیت های فیزیکی روزانه است [102] . کنترل پاسچر یک عملکرد حسی حرکتی پیچیده است که اجازه جهت یابی فضایی بدن و ثبات پاسچر را می دهد و به پردازش مرکزی اطلاعات حسی از سیستم های حسی پیکری ، بینایی و دهلیزی نیاز دارد [91،101]. دیدگاه قدیمی بیان می کند که کنترل پاسچر مستلزم پاسخ های رفلکس مانندی است که به صورت خودکار توسط یک محرک حسی استخراج می شود. اکنون کنترل پاسچر به عنوان یک فرآیند ادراکی-حرکتی در نظر گرفته می شود که شامل مراحل زیر است: 1. حس وضعیت و حرکت از سیستم های بینایی، دهلیزی و حسی پیکری. 2. پردازش اطلاعات حسی که جهت یابی و حرکت بدن را تعیین می کند. 3. انتخاب پاسخ های حرکتی که بدن را به حالت تعادل در می آورد [101]. پاسچر عمودی یک وضعیت متداول در زندگی روزانه و پایه طبیعی برای سازماندهی ارتباط انسان با محیط است. کنترل پاسچر یک فرایند فعال برای حفظ تعادل است] 39[. حفظ تعادل در حین اجرای بسیاری از فعالیت های ورزشی شرط اساسی می باشد و یکی از عوامل آمادگی جسمانی است که می توان بوسیله تمرینات خاص آن را توسعه داد. بطور مثال بازیکن فوتبال می داند که زمان شوت کردن خط کشش ثقل او به سمت جلو انتقال می یابد. بنابر این برای از دست ندادن تعادل، مرکز ثقل ( cog ) خود را به سمت عقب می برد. در بسکتبال ورزشکار برای پرتاب توپ، توده بدنی خود را به منظور افزایش برد پرتاب به جلو می اندازد و به دنبال آن مرکز ثقل نیز به جلو و خارج از سطح اتکا انتقال می یابد. بنابر این فرد برای اینکه مانع از افتادن خود به سمت جلو شود یک گام به جلو بر می دارد و در دریافت توپ دقیقا عکس این عمل اتفاق می افتد ]11[. تعادل به دو نوع ایستا و پویا تقسیم می شود. اجرا و حفظ تعادل در وضعیت ایستا و پویا در حین فعالیت نیازمند تولید نیروی کافی توسط عضلات و اعمال آن به اهرم های بدن (استخوان ها) می باشد که مستلزم تعامل پیچیده سیستم عضلانی اسکلتی و سیستم عصبی است [41]. حفظ راست ایستادن به کنترل خوب وضعیت و اندازه حرکت مرکز ثقل بروی یک سطح اتکا محدود نیاز دارد. انسان از طریق ترکیب اطلاعات بینایی، حسی پیکری و دهلیزی، راست می ایستد و می توان میزان ثبات فرد را هنگام ایستادن با اندازه گیری نوسان مرکز فشار ( cop ) او ارزیابی کرد [60]. در واقع کنترل پاسچر نیازمند هماهنگی بین سیستم های حسی، حرکتی و شناختی است و اختلال در عملکرد هر یک از این بخش ها بر حفظ پاسچر فرد اثر می گذارد [91]. "شناخت " به محدوده ای از عملکردهای سطوح بالای مغزی اطلاق می شود که شامل توانایی برای یاد گرفتن و به خاطر آوردن اطلاعات، حل کردن مسئله، تمرکز، حفظ و تقسیم کردن توجه ، فهم، استفاده از زبان و درک درست محیط می باشد. یکی از جنبه های شناخت که در کنترل پاسچر نقش دارد توجه است [58]. "توجه" ظرفیت پردازش اطلاعات یک فرد است. برای مطالعه در زمینه سیستم شناختی موثر در کنترل تعادل، محققین به ارزیابی میزان وابسته بودن کنترل تعادل انسان به توجه پرداخته اند. محققین به منظور مطالعه نیازمندی کنترل پاسچر به توجه در حین وضعیت ایستادن و راه رفتن از روش "تکلیف دو گانه " استفاده می کنند. در این روش از افراد خواسته می شود دو تکلیف پاسچرال و شناختی را هم زمان با هم انجام دهند [12،22] ، که درآن ، تکلیف پاسچرال به عنوان تکلیف اولیه و تکلیف شناختی به عنوان تکلیف ثانویه می باشد [91]. بر اساس تئوری رایج ظرفیت محدود توجه ، ظرفیت پردازش اطلاعات برای هر فردی محدود است و انجام هر تکلیف به بخشی از این ظرفیت نیاز دارد. بنابر این اگر دو تکلیف هم زمان با هم انجام شوند وبه بیشتر از کل ظرفیت پردازش نیاز داشته باشند، آن دو برای منابع توجه با هم رقابت می کنند که این امر عملکرد یکی از دو تکلیف یا هر دو را مختل می کند [38،87،91]. این فرضیه مخصوصاً برای کنترل پاسچر مستند می باشد که نشان می دهد انجام تکالیف ثانویه در حین نشستن یا ایستادن روی عملکرد پاسچرال یا عملکرد تکلیف ثانویه یا هردو تأثیر می گذارد [38،82]. در بیشتر فعالیت های روزمره ما کنترل پاسچر حداقل با یک تکلیف دیگر هم زمان انجام می شود، مثل ایستادن و هم زمان فکر کردن و یا ایستادن و هم زمان صحبت کردن. در حین انجام چنین فعالیت هایی در صورتی که کنترل پاسچر به صورت خودکار صورت گرفته و توجه به سمت تکلیف شناختی سوق داده شود، عدم اختلال در ثبات پاسچرال را در طی فعالیت های روزمره خواهیم داشت [12،38]. چون فعالیت هایی که به صورت خودکار و خود به خودی صورت می گیرند، سریع تر هستند و آنها منابع شناختی را به کار نمی اندازند و باعث حذف مداخله با فرآیندهای کنترل کننده تکلیف شناختی می شوند، در این صورت شخص می تواند تکلیف ثانویه را هم زمان با تکلیف اولیه بدون هیچ گونه اختلالی در طی فعالیت های روزمره اش انجام دهد [12]. مطالعات نشان می دهند که نیاز توجهی برای کنترل پاسچر به وسیله چندین عامل تغییر داده می شود. به عنوان مثال آسیب ها [28،77]، پاتولوژی ها [108] ، سن [57،79] ، میزان دشواری تکلیف پاسچرال ، میزان دسترسی به اطلاعات حسی [79،101] و مهارت در ورزش [93،101]. روش انجام تکلیف دوگانه تا کنون در جوامع مختلفی از افراد سالم جوان [32،77] ، افراد سالم پیر [106]، بیماران [108] و ورزشکاران [93،101] انجام شده است . در این مطالعات نوسانات پاسچرال در هنگام اجرای هم زمان تکلیف شناختی در افراد پیر[31،79] و بیماران [56،77] بیشتر از گروه افراد سالم و جوان بوده است ، در حالی که میزان تخصیص توجه به کنترل پاسچر در افراد ماهر در تعادل ، به عنوان مثال ژیمناستها [101] و بالرین ها [93] ، کوچکتر از گروه کنترل می باشد . با توجه به مطالب ذکر شده شناخت نقش مهمی در کنترل پاسچر به صورت ایستا و پویا ایفا می کند. 1-2- بیان مسئله حفظ تعادل در حین اجرای بسیاری از فعالیت های ورزشی شرط اساسی می باشد و یکی از عوامل آمادگی جسمانی است که می توان به وسیله تمرینات خاص آن را توسعه داد [13]. تعادل در اکثر رشته های ورزشی از تیراندازی که کمترین جابجایی مورد نیاز است تا ورزش هایی مانند ژیمناستیک و کشتی که جابجایی سریع همراه با حداکثر تعادل مورد نیاز است، نقش حیاتی و تعیین کننده ای در موقعیت ورزشکار دارد. در واقع حفظ پاسچر مناسب، به فرد اجازه می دهد تا به طور کامل روی تکنیک حرکتی خود تمرکز کند [3]. تاکنون تحقیقات زیادی راجع به اثر ورزش بر کنترل پاسچر صورت گرفته است [107]. استراتژی های مختلف کنترل تعادل می تواند در ارتباط با نیازهای هر ورزش پیشرفت داده شود [45]. از طرفی با توجه به این که دفعات ایستادن روی یک پا و هر دو پا در میان ورزش های مختلف به طور قابل توجهی متفاوت است، انتظار می رود توانایی حفظ تعادل ورزشکاران در ورزشهای مختلف، متفاوت باشد [61]. ورزش های مختلف ویژگی های کنترل پاسچر متفاوتی دارند. در تیر اندازی حفظ تعادل ایستا در وضعیت ایستادن روی دو پا از اهمیت زیادی برخوردار است [45] و نیاز به تثبیت نگاه روی هدف و تمرکز و توجه بالا روی زمان بندی تنفس دارد [97]. در حالی که در ورزش های رزمی افراد باید به طور کارا تعادل پویای خودراحفظ کنند و دائماً با حرکات غیر منتظره از جانب حریفشان مقابله کنند [75]. هرپین و همکاران(2010) در یک مطالعه برای بررسی ویژگی های حسی – حرکتی کنترل تعادل در تیراندازی و شمشیربازی نشان دادند که تیراندازان در وضعیت های ایستا، چشم باز و چشم بسته کنترل تعادل بهتری از شمشیربازان و گروه کنترل داشتند و شمشیربازان در وضعیت چشم بسته با اغتشاش سطح اتکا کنترل تعادل بهتری از تیراندازان و گروه کنترل داشتند. در حقیقت در حالی که تعادل ایستا از اهمیت زیادی برای تیراندازان برخوردار است، شمشیربازان از تعادل پویا بهره بیشتری می برند. بنابراین هر یک از این فعالیتها باید به وسیله یک سازماندهی حسی خاص کنترل شود. ویژگی های پویا در شمشیربازی می تواند دلالت کند که اطلاعات بینایی، بیشتر در کنترل عملکرد استفاده می شود اما برای کنترل تعادل، شمشیربازان نیاز دارند که دائما مناسب ترین اطلاعات را از سیستم دهلیزی و حسی پیکری انتخاب کنند. این در حالی است که تیراندازان غالبا از اطلاعات سیستم دهلیزی برای کنترل تعادل، با یک مدل تنظیم استفاده می کنند که نیاز به تعویض و جایگزینی آوران های مختلف کمتر است که به خاطر ویژکی های ایستای تیراندازی در مقابل شمشیربازی می باشد [ 45 ]. تفاوت در حس عمقی مچ پا و زانو بین ورزشکاران تمرین کرده و گروه کنترل نشان می دهد، با ورزش کردن سیستم های حسی –حرکتی فعال شده و منجر به افزایش تعادل می شود. عوامل موثر در تعادل شامل اطلاعات حسی است که از سیستم های حس پیکری، بینایی و دهلیزی بدست می آید و همچنین پاسخ های حرکتی که تحت تاثیر هماهنگی ، دامنه حرکتی مفصل و قدرت هستند. هر ورزشی نیاز به سطوح مختلفی از فرایندهای حسی حرکتی برای اجرای مهارت ها و حفظ سیستم عصبی عضلانی از آسیب دارد [26]. ورزشکاران معمولاً توانایی تعادل پویای برتری هنگام ایستادن روی هردو پا نسبت به غیرورزشکاران دارند [37]. در هر ورزشی از ساق پاها بطورمتفاوتی استفاده می شودو میزان ثبات در ایستادن روی یک پا در میان ورزشکاران رشته های مختلف ممکن است متفاوت باشد.دفعات ایستادن روی یک پا در میان ورزش های مختلف بطور قابل توجهی متفاوت است، بنابر این انتظارمی رودتوانایی حفظ تعادل ورزشکاران در ورزش های مختلف،متفاوت باشد [28]. چوسینگ و همکاران (2009) گزارش کردند فوتبالیست ها کنترل پاسچر بیشتری نسبت به ژیمناست ها، شناگران، هندبالیست ها و گروه کنترل دارند [89]. لنگ و همکاران(2011 ) به بررسی راهبردهای سازماندهی حسی برای حفظ تعادل ایستادن در تکواندوکاران پرداختند و عملکرد تعادل ایستا و پویا را در افراد با و بدون تمرین تکواندو مقایسه کردند. نتایج نشان داد که تکواندوکاران عملکرد تعادل بهتری در طول ایستادن با چشمان بسته روی سطح ثابت در آزمون سازماندهی حسی و نیز تعادل پویای بهتری در آزمون سقوط نسبت به گروه بی تمرین دارند. بر اساس این یافته ها تکواندوکاران بیشتر به درون دادهای حسی پیکری و دهلیزی برای حفظ تعادل تکیه می کنند [53]. اگر چه ما می دانیم که تمرین ورزشی می تواند یک اثر روی کنترل پاسچر داشته باشد، اما مطالعات کمی در مورد اثر نوع مهارت ورزشی بر نیازهای توجهی در تعادل ایستا و پویا صورت گرفته است. ویلرم و نوگر (2004 ) اثر مهارت در ژیمناستیک را بر نیاز توجهی برای تنظیم نوسان پاسچر مورد مطالعه قرار دادند . آنها دو گروه ژیمناست و غیر ژیمناست ( شامل ورزشکاران ماهر در فوتبال و هندبال ) را با هم مقایسه کردند و از یک تکلیف زمان واکنش به عنوان شاخص نیاز توجهی استفاده نمودند. نتایج نشان داد که نیاز توجهی برای تنظیم نوسان پاسچر با افزایش دشواری تکلیف پاسچرال افزایش یافت و این افزایش برای ژیمناست ها در وضعیت ایستادن روی یک پا کمتر بود، که نشان دهنده کاهش وابستگی به فرآیندهای توجهی برای تنظیم نوسان پاسچر هنگام ایستادن روی یک پا در ژیمناست ها نسبت به غیر ژیمناست ها بود [101]. استینز و همکاران (2009) اثر مهارت، شناخت و بینایی را بر کنترل پاسچر در دو گروه بالرین ها و غیر بالرین ها بررسی کردند و از یک تکلیف حافظه ای (به خاطر آوردن کلمه) به عنوان تکلیف شناختی استفاده نمودند. نتایج نشان دهنده سطح خودکاری بیشتر و نیاز توجهی کمتر در بالرین ها نسبت به غیر بالرین ها بود [93]. فرضیه اختصاصی هنری بیان می کند که:1)تعداد زیادی توانایی حرکتی وجود دارد. 2) این توانایی ها به یکدیگر مربوط نمی شوند بلکه اختصاصی اند. 3) مهارت های گوناگون، دارای الگوهای توانایی متفاوتی از قدرت و ضعفند و چنانچه فردی در یک توانایی قوی باشد به این معنی نیست که در دیگر توانایی ها ضعیف یا پر قدرت باشد [87]. این فرضیه پیش بینی می کند که انتقال در میان مهارت ها باید کاملاً پایین باشد چون توانایی های حرکتی اختصاص به یک تکلیف ویژه دارند [101]. با توجه به فرضیه اختصاصی هنری و ویژگی های اختصاصی تعادل مربوط به نوع ورزش و وابستگی کنترل پاسچر به فرآیندهای توجهی یا شناختی به عنوان یکی از ویژگی های آن، این سوال مطرح می شود که آیا میزان نیازمندی تعادل ایستا وپویا به توجه در میان ورزش های مختلف، متفاوت است و این تفاوت مربوط به تکالیف پاسچرال تمرین شده در هر ورزش می باشد؟ در تحقیق حاضر با توجه به ویژگی های اختصاصی تعادل در کشتی ، فوتبال و کاراته مقایسه نیازمندی کنترل پاسچر به توجه به صورت ایستا و پویا در میان کشتی گیران ، فوتبالیست ها و کاراته کاها مورد بررسی قرار گرفت. 1-3- اهمیت و ضرورت پژوهش کنترل پاسچر در فعالیت های روزانه مثل راه رفتن، بالا رفتن از پله یا ایستادن در یک اتوبوس در حال حرکت، ضروری و حیاتی است. در بسیاری از ورزش ها این کنترل حساس می تواند با عملکرد نهایی یک ورزشکار مرتبط باشد [61]. انجام کنترل پاسچر با وابستگی شناختی کمتر به ورزشکاران اجازه می دهد مقداری از منابع توجهی در دسترس را برای تجزیه و تحلیل اجزای دیگر عملکردشان صرف کنند [101]. در واقع کنترل پاسچر مناسب، به فرد اجازه می دهد تا به طور کامل روی تکنیک حرکتی خود تمرکز کند. بنابر این حفظ تعادل نقش حیاتی و تعیین کننده ای در موفقیت ورزشکار دارد [ 3]. هر ساله ورزش منجر به آسیب دیدگی های گوناگونی می شود، که نتیجه آن کاهش فعالیت بدنی و زمان کار و مصرف هزینه های درمانی است. کاهش تعادل خطر آسیب را افزایش می دهد. همچنین آسیب نیز باعث کاهش تعادل و افزایش احتمال آسیب دیدگی مجدد می شود [ 18 ]. بدین دلیل یکی از متغیرهای مهم بالینی که پزشکان تیم های ورزشی برای بازگرداندن ورزشکاران به میادین ورزشی به دنبال یک آسیب دیدگی در نظر می گیرند،ارزیابی میزان تعادل و کنترل پاسچر ورزشکاران می باشد [2]. از طرفی در بیشتر فعالیت های ورزشی کنترل پاسچر هم زمان با یک یا چند تکلیف دیگر انجام می شود و کنترل پاسچر خوب زمانی است که باحداکثر خودکاری و حداقل نیاز توجهی صورت گیرد، تا ورزشکار بتواند بر سایر اجزای عملکرد خود تمرکز کند. بنابر این بررسی تعادل فرد توسط یک تکلیف تعادلی مجرد کافی نیست و این اهمیت دارد که در ارزیابی تعادل ورزشکاران، از روش تکلیف دوگانه برای بررسی نیاز توجهی کنترل پاسچر استفاده کنیم. مفصل مچ پا از جمله مفاصلی است که بیشترین آسیب دیدگی را دارد. از طرفی مفصل مچ پا نقشی اساسی در کنترل تعادل بر عهده دارد. بنابر این بنظر می رسد بین تعادل و آسیب یک رابطه دو طرفه وجود دارد. کاهش تعادل خطر آسیب را افزایش می دهد. همچنین آسیب نیز باعث کاهش تعادل و افزایش احتمال آسیب دیدگی مجدد می شود. آسیب های لیگامنتی مچ پا شایع ترین آسیب دیدگی در فعالیت های ورزشی محسوب می شود که در حدود ?0 درصد کل آسیب دیدگی های ورزشی اسپرین های لیگامنتی مچ پا هستند [17]. درمانگران ورزشی اغلب تمریناتی را با هدف بالا بردن تعادل ورزشکاران تجویز می کنند تا خطر آسیب را کاهش دهند. فعالیت های تعادلی یک پایی روی سطوحی که ناهمواری آن بتدریج زیاد می شود نمونه ای از تمریناتی است که باعث بهبود تعادل در ورزشکاران بعد از اسپرین مچ پا می شود [26]. مربیان ورزشی می توانند برای افزایش تعادل ورزشکاران خود و کاهش آسیب های ناشی از عدم تعادل، از تمرینات ورزشی گروه با تعادل بهتر استفاده نماید و بنظر می رسد با این بینش ممکن است پزشکیاران ورزشی و مربیان تمرینات تعادلی را بطور موثری برای ورزشکاران رشته های مختلف ورزشی بویژه برای گروهی که تعادل کمتری دارند، ارائه دهند. به نظر می رسد انجام تحقیقات بیشتر درباره اثر نوع ورزش بر تعادل و مقایسه تعادل در ورزشکاران رشته های مختلف ورزشی به پاسخ های ارزشمندی منتهی شود. پژوهش حاضر به مقایسه تعادل ایستا و پویا همراه با یک تکلیف شناختی در ورزشکاران ورزش های مختلف می پردازد. اینگونه تحقیقات در راستای ارتقاء عملکرد ورزشی و سطح سلامت جامعه، و همچنین کاهش آسیب های ورزشی و هزینه های درمانی انجام می شود. در این تحقیق به مقایسه عملکرد تکلیف دوگانه در میان کشتی گیران، فوتبالیست ها و کاراته کاها در وضعیت های پاسچرال مختلف پرداخته می شود. در صورتی که عملکرد تکلیف دوگانه در میان گروه های ذکر شده به دلیل ویژگی های اختصاصی هر گروه تفاوت داشته باشد، از نتایج به دست آمده می توان در طراحی روش های تمرینی اختصاصی به شکل تکلیف دوگانه برای پیشرفت تعادل و جلوگیری از آسیب متناسب با رشته ورزشی استفاده کرد. به علاوه با توجه به این که آسیب باعث کاهش تعادل [18] و نیز کاهش عملکرد تکلیف دوگانه [77] می شود، می توان از این روش در بهبود تعادل بعد از آسیب و در توانبخشی افراد با اختلال تعادل سود برد.