نام پژوهشگر: حمیده تجملیان
حمیده تجملیان ابوالقاسم دادور
چکیده: در این پژوهش به بررسی نمادها و اساطیر ایران و هند در بناهای دوره هخامنشی و سلسله موریایی پرداخته شده است. نمادها نشان دهنده فرهنگ و باورهای یک ملت در برهه ای خاص از تاریخ آن ها بوده است. ساکنان غرب ایران همیشه از مراکز فرهنگی دیگری چون یونان و روم تأثیر پذیرفته و مردمان شرق آن از فرهنگ های هند و شرق متأثر شده اند و بدین سان ایران از نظر جغرافیایی و تاریخی پلی است که شرق و غرب را به هم پیوند می زند. دوران هخامنشی در ایران یکی از پرشکوه ترین دوران تمدن ایران بوده است. در آن دوران سیطره ی امپراطوری ایرانیان از شرق تا هند و از غرب تا روم گسترده بوده است. عظمت و قدرت این امپراطوری باعث گردیده بود تا بهترین هنرمندان آن دوران به خلق آثار خود در بناهای ساخته شده توسط حکمرانان این سلسله بپردازد. پس از سقوط امپراطوری هخامنشی توسط اسکندر هندیان موفق به تشکیل بزرگترین امپراطوری تاریخ خود به نام سلسله موریایی گردیدند. از آنجا که این سلسله وارث بخشی از قلمرو هخامنشیان بوده است، نمادهای هنری استفاده شده در دوران هخامنشی و سبک معماری و نحوه ساخت بناهای آن دوران تأثیر بسزایی در معماری سلسله موریایی داشته است. بررسی تطبیقی نمادها و اساطیرهای دو سلسله هخامنشی و موریایی هدف اصلی این مطالعه بوده است. آثار به جای مانده از تخت جمشید و کاخ پاتالی پوترا در عهد آشوکا هند بیانگر شباهت زیاد سرستون های این دو امپراطوری بزرگ است. نمادهای به کار رفته در سرستون ها دارای ریشه های مشترک زیادی هستند از جمله گاو، شیر و نیلوفر آبی. شباهت سرستو نها در کاخ پاتالی پوترا با تخت جمشید نشانگر عمق نفوذ تمدن هخامنشی در هند آن دوره می باشد. نمادهای مشترک عموماً مفاهیم مشابهی داشته و ریشه در تاریخ و فرهنگ مشترک ایران و هند دارند. در این تحقیق ضمن معرفی نمادهای شاخص هر دو دوره، مقایسه بین آن ها صورت گرفته و میزان تأثیرپذیری نمادهای موریایی از نمادهای هخامنشی به بحث گذاشته شده است. واژگان کلیدی: نماد، اساطیر، هخامنشی، موریایی، بنا