نام پژوهشگر: مجتبی حسن زاده
مجتبی حسن زاده مهشید شکوهی
طراحی فضای شهری بخش مهمی از وظایف طراحان شهری را تشکیل می دهد. اصول و معیارهای زیادی برای تحلیل و طراحی فضای شهری بیان شده است. بسیاری از این اصول و معیارها حاصل تجربیات شخصی محققان هستند. اصطلاحا به این دسته از اصول و معیارها نظریات هنجاری گفته می شود. وفور افکار و عقاید شخصی، تمایلات فلسفی و سلیقه های هنرمندانه باعث شده در حوزه طراحی شهری با حجم زیادی از نظریات هنجاری در نتیجه ابهام و سردرگمی روبرو باشیم. از طرفی تمایل شدید جامعه علمی طراحی شهری در جهت پرداختن به ابعاد ادراکی و ذهنی مساله طراحی باعث شده برخی جوانب عینی مساله که بدیهی شمرده می شود مغفول باقی بماند. در این مطالعه سعی شده با تکیه بر شواهد عینیِ ارتباط میان محیط و استفاده کنندگان آن به تحلیل و طراحی فضای شهری بپردازیم. محیط فیزیکی و الگوهای رفتاری دو وجه عینی از فضای شهری هستند. هردوی این وجوه با استفاده از روش های مشاهده ای قابل بررسی می باشند. دو تئوری قرارگاه های رفتاری راجر بارکر و زبان الگو کریستوفر الکساندر نیز به نحوه تعامل این دو وجه عینی از محیط انسانی پرداخته اند. در بخش بررسی ادبیات تحقیق به تفصیل این دو تئوری مورد بررسی قرار گرفته است. همچنین انواع روش های مشاهده محیط و الگوهای رفتاری و تجارب مرتبط در حوزه طراحی شهری بررسی و شرح داده شده است. فصل سوم این مطالعه به شرح نتایج مطالعات میدانی در نمونه های مورد مطالعه پرداخته است. در این فصل سعی شده با مستند سازی و ترسیم دیاگرام ها و نقشه های گویا به درک روشنی از مسائل مشکل آفرین در فضای شهری دست یابیم. در این تحقیق تلاش شد تا مفهوم قرارگاه های رفتاری در فضای شهری را مورد بررسی قرار دهیم. نتایج نشان می دهد که علارغم وجود چالش هایی که در تعیین دقیق محدوده یک قرارگاه رفتاری در فضای شهری وجود دارد، می توان محدوده تقریبی اجزای سازنده فضای شهری را شناسایی کرد. قرارگاه های رفتاری همانند الگوها به سبب دربر داشتن دو وجه عینی رفتاری و محیطی حوزه هایی یکپارچه از مشکل و راه حل هستند. بنا بر نظر الکساندر شناسایی این اجزا می تواند راه را برای بررسی علمی موضوع طراحی باز کند. در این مطالعه برای آزمون روش های بررسی فضاهای شهری مختلفی مانند میدان حسن آباد، میدان راه آهن، فضای مقابل تئاتر شهر و میدان امام خمینی مورد بررسی قرار گرفت و در نهایت این روش ها به صورت کامل در مورد میدان امام خمینی پیاده و نتایج در قالب شناسایی ناسازگاری ها میان الگوهای رفتاری و الگوهای محیطی بیان شد. ناسازگاری های میان الگوهای رفتاری و محیطی از آن رو که پدیده هایی عینی هستند و همزمان به مشکل و راه حل اشاره دارند به راحتی به راه حل هایی کالبدی ترجمه شده اند. این راه حل ها همگی در قالب یک طرح پیشنهادی برای میدان امام خمینی ارائه شده اند. مهمترین مسایل در تحلیل میدان امام شامل نادیده گرفتن الگوهای رفتاری عابران پیاده، وجود لبه ها و حوزه های وسیع نفوذ ناپذیر در میدان، همچنین عدم پیوستگی در شبکه دسترسی پیاده، عدم تناسب ابعاد حوزه ها با نیاز های موجود می باشد.