نام پژوهشگر: محمدرضا پیرستانی
میترا ره گشای قدرت الله محمدی
منطقه مورد مطالعه در زون البرز قرار دارد. ساختگاه سد شهید شاهچراغی دامغان بر روی رودخانه چشمه علی قرار دارد که از دو شاخه اصلی دامغان رود و لبرود تشکیل شده و در فاصله 12 کیلومتری در شمال غرب دامغان احداث گردیده است. جریان آب در رودخانه ها باعث شسته شدن مواد بستر و دیواره ها شده و آن ها را در مسیر جریان به حرکت در می آورد. مواد در حال حرکت بار رسوبی را تشکیل می دهند که از نقطه نظر مکانیزم انتقال، بار رسوبی به دو دسته بار معلق و بار بستر تقسیم می گردد. این تحقیق براساس مطالعات رسوب شناسی و هیدرولوژیکی بر روی حوضه آبریز لبرود در شهرستان دامغان می باشد. مطالعه ویژگی های رسوب شناسی این رودخانه و عوامل موثر در تولید بار رسوبی و مقدار رسوب حمل شده توسط آن در احداث سد بر روی این رودخانه بسیار حائز اهمیت است. هدف از انجام این تحقیق، دانه بندی رسوبات رودخانه لبرود و محاسبه پارامترهای آماری با توجه به منحنی های تجمعی آن ها، طبقه بندی رخساره ها با توجه به تقسیم بندی میال و همچنین برآورد بار کل رسوب وارد شده بر سد شهید شاهچراغی دامغان می باشد. نتایج این تحقیق با توجه به این که تعداد 10 نمونه از مواد رسوبی در کف کانال اصلی برداشت گردید نشان می دهد که رسوبات این رودخانه دارای جورشدگی متوسط تا بسیار بد،کج شدگی مثبت، اندازه متوسط ذرات (میانگین ذرات) در حد شن و ماسه و از نظر کشیدگی بسیار پهن تا کشیده می باشند که بیان می کند که ذرات در اندازه های مختلف وجود دارد و سرعت جریان زیاد بوده که رسوبات دانه درشت فراوان تر هستند و ذرات دانه ریز زمانی که دبی آب کم باشد بیش تر می شوند. رخساره های رسوبی شناسایی شده در حوضه آبریز لبرود از لحاظ حجم تشکیل اکثرا از نوع رخساره های گراولی از نوع gmm، gmg، gciو رخساره گلی از نوع fm به صورت محدود و با گسترش اندک مشاهده گردیده است. این تحقیق همچنین نشان می دهد که رابطه بین دبی جریان و دبی رسوب معلق برای رودخانه لبرود از روش usbr و fao به ترتیب برابر با 10.67qw2.573 qs= و qs=50.7qw2.573می باشد. از آن جایی که روش فائو نسبت به روش منحنی سنجه یک خطی عملکرد بهتری داشته و برآورد نسبتاً نزدیک تری به مقدار واقعی به دست می دهد، به عنوان روش مناسب در برآورد بار معلق انتخاب گردید. میزان بار بستر حدود 50 درصد میزان بار معلق محاسبه شده است که براساس نوع رسوبات کف بستر به دست آمده است. در نتیجه میزان تولید رسوب کل در این حوضه 25/86271 تن در سال محاسبه شد. رسوب ویژه این حوضه نیز 19/64 تن درسال در کیلومتر مربع برآورد گردید.
مهدیه زینعلی قدرت اله محمدی
رودخانه ها در ایجاد فرسایش، تولید، انتقال و برجا نهادن رسوب و تغییر در مورفولوژی زمین نقش مهمی را ایفا می کنند. مطالعه ویژگی های رسوب شناسی رودخانه و عوامل موثر در تولید بار رسوبی و مقدار رسوب حمل شده توسط آن در احداث سد بر روی رودخانه بسیار حائز اهمیت است. این تحقیق براساس مطالعات رسوب شناسی و هیدرولوژیکی بر روی حوضه آبریز فینسک در شمال سمنان می باشد. هدف از انجام این تحقیق، طبقه بندی و تعیین اندازه ذرات، تعیین پارامترهای بافتی اندازه ذرات و عوامل کنترل کننده آن ها، شناخت رخساره های سنگی در آن و همچنین برآورد بار کل رسوب وارد شده بر سد فینسک می باشد. مطالعات رسوب شناسی انجام گرفته در این منطقه به ویژه در اطراف کانال اصلی رودخانه فینسک منجر به شناسایی انواع رخساره های سنگی از نوع گراولی گردید. جهت بررسی پارامترهای بافتی و خصوصیات اندازه ذرات رسوبی، تعداد 10 نمونه از مواد رسوبی کف کانال اصلی برداشت گردید که پس از انجام تجزیه و تحلیل های آماری مشخص شد که بیشترین درصد وزنی نمونه های رسوب برداشت شده را ذرات گراول دار تشکیل می دهند و رسوبات در این حوضه دارای جورشدگی بسیار بد تا بد، کج شدگی خیلی مثبت تا مثبت و اکثرا کشیدگی متوسط یا مزوکورتیک می باشند. پارامترهای بافتی به سمت پایین دست دارای روند خاصی نبوده که علت آن به شرایط هیدرودینامیکی این رودخانه و ورود شاخه های فرعی وابسته است. جهت تخمین بار رسوبی رودخانه فینسک در محل ایستگاه فینسک از روش های هیدرولوژیکی fao ، usbr استفاده شد. از آن جایی که روش فائو نسبت به روش منحنی سنجه یک خطی عملکرد بهتری داشته و برآورد نسبتا نزدیک تری به مقدار واقعی به دست می دهد، روش فائو به عنوان روش بهینه معرفی گردید. میزان بار بستر حدود 50 درصد میزان بار معلق محاسبه شده است که براساس نوع رسوبات کف بستر به دست آمده است. در نتیجه میزان تولید رسوب کل در این حوضه 376/6836 تن در سال و رسوب ویژه آن 20 تن درسال در کیلومتر مربع برآورد گردید. در نهایت با تخمین آورد رسوب حوضه حجم رسوب نهشته شده در مخزن مقدار 0.086 میلیون متر مکعب در سال بر آورد گردید
احسان ملک عباسلو هومن حاجی کندی
مخروط افکنه ها و حاشیه آن همواره بعنوان مناطقی حاصلخیز و مستعد جهت کشاورزی و باغداری مطرح بوده و وجود منابع آب زیرزمینی و خاک حاصلخیز موجب گسترش تجاوزات به بستر رودخانه های مخروط افکنه ای شده است. این در حالیست که در مخروط افکنه ها، عمق رودخانه از چند دهم متر تا چند متر متغییر بوده و شرایط هیدرولیکی متفاوتی در شریان های مجاور هم برقرار است. لذا مطالعه انواع جریان در مخروط افکنه ها جهت پهنه بندی سیل و تعیین حد بستر و حریم از اهمیت بالایی برخوردار است. استفاده از مدل های هیدرولیک جریان یکی از روش های متداول جهت پهنه بندی سیلاب و تعیین حد بستر رودخانه ها می باشد. با توجه به محدودیت های مدل های یک بعدی در مدلسازی و تفسیر الگوی جریان در رودخانه های شریانی، بررسی استفاده از مدل های دوبعدی جهت انجام مدلسازی توصیه شده است. در این پایان نامه با مدلسازی دوبعدی بخش مخروط افکنه ای رودخانه رودان در استان هرمزگان با استفاده از مدل cche2d و مقایسه نتایج آن با مدل یک بعدی hec-ras این محدودیت ها مورد ارزیابی قرار گرفته است. نتایج بدست آمده نشان می دهد که پهنه سیلاب بدست آمده از مدل های دوبعدی تطابق زیادی با حد بستر تعیین شده از بازدیدهای میدانی و عکس های هوایی داشته، در حالیکه نتایج مدل یک بعدی در بخش های شریانی رودخانه غیرقابل اعتماد می باشد. همچنین الگوی جریان در بخش شریانی رودخانه تفاوت زیادی با بخش آبراهه ای آن داشته و مدل های یک بعدی قادر به شبیه سازی درست آن نیستند.
حسین فروتن علیزادگان محمدصادق صادقیان
هدف اصلی در این پایان نامه، مکان¬یابی بهینه ایستگاه¬های تزریق گندزدا و همچنین تعیین میزان تزریق در این ایستگاه¬ها می¬باشد. بنابراین انتخاب بهترین گره های شبکه آبرسانی از بین کلیه گره های با پتانسیل نصب ایستگاه تزریق گندزدا، به¬منظور تزریق کلر اضافه در شبکه توزیع برای تامین نیازهای کیفی آب آشامیدنی مدنظر می¬باشد. هدف کیفی اول در شبکه¬های آبرسانی، تامین مقدار کلر باقیمانده در محدوده استاندارد آب آشامیدنی در تمام گره¬های شبکه توزیع می¬باشد که نیازمند استفاده از مقدار گندزدای بیشتر می¬باشد ولی هدف کیفی بعدی، تامین آب آشامیدنی سالم با thm تولیدی در محدوده استاندارد می¬باشد که تامین یکی از این اهداف باعث خراب شدن هدف دیگر می¬شود. همچنین هدف سوم حداقل نمودن کل هزینه¬های سرمایه¬گذاری و بهره¬برداری شامل حداقل نمودن تعداد ایستگاه¬های تزریق کلر و حداقل نمودن مقدار کل کلر مصرفی می¬باشد. بنابراین هدف اصلی در این پایان¬نامه، مکان یابی بهینه ایستگاه¬های تزریق کلر و تعیین میزان تزریق در این ایستگاه¬ها به¬منظور دستیابی به اهداف مذکور می¬باشد. کنترل میزان گندزدای باقیمانده در یک محدوده استاندارد در کلیه نقاط شبکه، از مسائل مهم مدیریت کیفی شبکه¬های آبرسانی است. مقدار حداقل غلظت گندزدای باقیمانده (2/0 میلی¬گرم بر لیتر) به منظور کنترل رشد میکروب¬های پاتوژنیک ضروری است (munavalli and kumar 2003, prasad et al. 2004, ozdemir and ucaner 2005, usepa 2009). همچنین مقدار حداکثر گندزدای باقیمانده برای کلرین و کلرامین به 4 میلی¬گرم بر لیتر و برای دی¬ اکسید کلر به 8/0 میلی گرم در لیتر محدود می شود (usepa 2009). همچنین جهت کنترل بو و مزه و از آن مهمتر، کنترل فرآورده¬های جانبی سرطان¬زا (نظیر تری¬هالومتان¬ها) حاصل از واکنش گندزدا با مواد آلی موجود در آب باید رعایت شوند که متاسفانه به دلیل عدم مدیریت صحیح در شبکه¬های توزیع آب کشور این مساله، گهگاه باعث بروز بحران¬های حاد می¬گردد. در بسیاری از سیستم¬های توزیع آب، تزریق گندزدا در تصفیه¬خانه¬ها و منابع آب آشامیدنی قبل از ورود آب به شبکه صورت می¬گیرد که این نوع تزریق کلر، سبب ایجاد غلظت بیش از اندازه کلر باقیمانده در گره¬های نزدیک به منابع و عدم وجود میزان کلر باقیمانده مناسب در گره¬های انتهایی و نقاط دوردست شبکه در برخی از ساعات شبانه¬روز می¬شود.