نام پژوهشگر: سید خلیل کوهی
سید خلیل کوهی سید مهدی لطفی
چکیده تأویل به عنوان روشی برای بیان مقاصد ومفاهیم قرآنی در ساختار تفاسیر روایی وعرفانی قابل بحث وبررسی است. هریک از تفاسیر یاد شده با استفاده از روایت ظهر وبطن، ظهر تفسیر وبطن تأویل را دانسته و دست به تأویل زده است که بر اساس مبانی، پیش فرض هاوگرایش های فکری مفسران نگاه های متفاوتی در رابطه به تأویل دارند. تأویل های انجام شده در تفسیر صافی از نگاه تعداد محدود، از نظر ساختار، به تک تک واژه ها بدون در نظرداشت مفهوم انها در جمله پرداخته است، فقط در موارد نادری جمله ها را تأویل کرده است که اغلب این موارد، بواسطه شخص نویسنده صورت گرفته و موارد تک واژه ای بر گرفته از روایات معصومان (ع) است. باوجود مذمت ابن عربی از تأویل اصطلاحی تفسیر القرآن الکریم نظر به متن وادعای نویسنده سراسر تأویل با استفاده از کشف وشهود است. نویسنده ای صوفی این تفسیر آیات قرآن را مطابق اندیشه عرفانی خویش تأویل و تطبیق کرده است. اکثر تأویل ها دررابطه به جهان شناسی صوفی وفلسفه وجودی ابن عربی انجام شده است ولی ازانجای که مباحثی هم چون قضا وقدر، آخرت و... برای صوفی مهم است این مباحث نیز در تأویل شامل گردیده است. تفسیر ابن عربی که طبق ادعای نویسنده آن سراسر تأویل است، در موارد خیلی محدودی پیرامون آیات که ظاهر آنها بر محتوای شان صراحت تام دارند تفسیر رایج را بیان داشته وسپس به تأویل پرداخته است. تفسیر القرآن الکریم منتسب به ابن عربی همان تأویلات القرآن عبد الرزاق کاشانی عارف قرن هشتم هجری است که اشتباها ویا روی بعض ملحوظات به اسم ابن عربی منتشر شده است. گونه های تأویل در تفا سیریاد شده عبارت از تطبیق و معانی باطنی است که در تفسیرصافی تأویل با وجود ظهور آیه وجود داشته از جمله جری وتطبیق به بخش های درست ونادرس تقسیم میگردد. هردو تفسیر در تطبیق و بیان معنای باطنی مشترک هستند ولی تطبیق های انجام شده درهرکدام نظر به مشرب فکری ایشان از تفاوت های چشم گیری برخوردار است، دربیان معانی باطنی آیه نیز هردو باهم متفاوت هستند. نوعی دیگری ازتأویل در تفسیر القرآن الکریم به چشم می خورد که بی مناسبت به تأویل های ذوقی نیست، از انجای که عرفا معتقد اندکه کشف وشهوداز جانب خداوند برای انها دست می دهد. این نوع دراین تحقیق بنام گونه فیضی مسمی گردیده است.