نام پژوهشگر: مصطفی درویشی
مصطفی درویشی ثریا معمار
پایان نامه حاضر به بررسی چگونگی بازنمایی شرق اسلامی در سینمای هالیوود در بستر گفتمان شرق شناسی و نوشرق شناسی می پردازد. سال های 2000 تا 2012 به دلیل اهمیتی که در بازنمایی های کلیشه ای از مسلمانان بعد از حوادث یازدهم سپتامبر شکل گرفت مورد توجه و بررسی قرار گرفت. جامعه آماری تحقیق شامل تمامی فیلم هایی می شود که بین سال های 2000 تا 2012 در مورد شرق اسلامی ساخته شده اند. در این میان 5 فیلم بابل، اسکندر، یونایتد 93، آرگو و جنگ چارلی ویلسون به عنوان نمونه انتخاب شدند. هدف اصلی تحقیق عبارت بود از: بررسی چگونگی بازنمایی شرق در سینمای هالیوود بین سال های 2000 تا 2012 . در این تحقیق از نظریات ادوارد سعید در مورد شرق شناسی، نظریه گفتمان فوکو و نظریه بازنمایی استوارت هال در مورد بازنمایی به عنوان چهارچوب نظری استفاده شد و از چهارچوب تحلیل گفتمان انتقادی هالیدی، کرس، ون لیوون و ایدما به عنوان چهارچوب روش شناختی استفاده شده است. نتایج این تحقیق نشان می دهند که شرق به عنوان «دیگری » فرو دست غرب در این فیلم ها مورد بازنمایی قرار گرفته است. جایگاه مسلمانان و شرق جایگاهی حاشیه ای و بازنمایی غرب به عنوان «سوژه دارای اهمیت» در کانون قدرت و تسلط بر شرق انجام شده است.
مصطفی درویشی علی ثقه الاسلامی
هدف از این پژوهش، بررسی رابطه بین هوش معنوی با سلامت عمومی و فرسودگی شغلی معلمان تربیت بدنی استان خراسان جنوبی می باشد. پژوهش حاضر توصیفی از نوع هبستگی می باشد که به شکل میدانی انجام شده است. جامعه آماری این تحقیق، کلیه معلمان تربیت بدنی استان خراسان جنوبی که در استخدام رسمی اداره کل آموزش و پرورش استان خراسان جنوبی هستند را در بر می گیرد. کل افراد در این جامعه 420 نفر بود که بر اساس جدول مورگان 196 نفر به عنوان نمونه به طور تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. ابزارهای اندازه گیری را سه پرسشنامه استاندارد هوش معنوی (کینگ)، سلامت عمومی (گلدبرگ و هیلر) و فرسودگی شغلی (مسلش) تشکیل داد. برای تجزیه و تحلیل داده های تحقیق از آمار توصیفی (میانگین، انحراف معیار، درصد)، آزمون همبستگی پیرسون و اسپیرمن و آزمون t مستقل استفاده شد و سطح معنی داری در این تحقیق 05/0> p تعیین گردید. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار آماری spss نسخه 16 انجام گرفت. نتایج تحقیق نشان داد که: 1- بین هوش معنوی معلمان زن و مرد تفاوت معنی داری وجود نداشت. 2- بین سلامت عمومی معلمان تربیت بدنی مرد و زن از لحاظ آماری اختلاف معنی داری وجود ندارد. 3- بین فرسودگی شغلی معلمان تربیت بدنی مرد و زن اختلاف معنی داری وجود داشت به طوری که فرسودگی شغلی معلمان تربیت بدنی مرد بیشتر بود. 4- بین هوش معنوی با سلامت عمومی معلمان تربیت بدنی رابطه معنی دار وجود دارد. 5- بین هوش معنوی با فرسودگی شغلی معلمان تربیت بدنی رابطه معنی دار وجود دارد. بنابراین می توان نتیجه گرفت با افزایش هوش معنوی، سلامت عمومی معلمان تربیت بدنی بهبود می یابد و از طرفی با بالا بودن هوش معنوی انتظار می رود معلمان تربیت بدنی تحلیل رفتگی کمتری را در استان تجربه کنند.