این تحقیق با استفاده از نظریه ادبی فمینیسم و با تکیه بر مفاهیم تفاوت جنسیتی، ساختار هویت جنسی و افسردگی زنان به مطالعه رمان یادداشتهای سنگی اثر (کارول شیلدز) می پردازد. جهت مطالعه دقیق تر، این تحقیق به مطالعه روابط میان انسانها به طور کلی و روابط قهرمان داستان(دیزی) با اطرافیانش به طور خاص می پردازد.در آغاز موضوع تفاوتهای جنسیتی، محدودیتهای تحمیل شده و تبعات آن بیان خواهند شد.به علاوه، چگونگی مواجهه کارول با این تفاوتها، محدودیتها و شیوه عملی او تحلیل خواهد شد. تعریف هویت جنسی، ماهیت نقشهای آن و عوامل مختلف ظهور این نقشها در رمان یادداشتهای سنگی در فصل دوم مطرح خواهد شد. تغییرات قهرمان داستان به واسطه عوامل مختلفی از جمله مردسالاری، خانواده و کار در این فصل به تصویر کشیده خواهد شد. در نهایت، موضوعی خاص مرتبط با زنان، افسردگی و پارامترهای موثر در ایجاد این بیماری فراگیر، تلاشهای (دیزی) در روبه رو شدن و غلبه بر این بیماری، ناامیدی وی و در نهایت تسلیم مرگ شدن او در این فصل بیان خواهند شد. این تحقیق سه هدف پیش رو دارد: اثبات دوگانگی یا دوقطبی بودن تفاوتهای جنسیتی، بی ثباتی هویت جنسی و احتمال زیاد ابتلای زن معاصر به بیماری فراگیر افسردگی. امید است که این اهداف به واسطه پیاده شدن عقاید فمینیستی به خصوص نظریات (دولارتیس) بر رمان یادداشتهای سنگی محقق شوند.