نام پژوهشگر: پریسا ملک
پریسا ملک زهرا قاسمی
پدیده مهاجرت نخبگان علمی همواره یکی از مهم ترین مسائل بحث برانگیز کشورهای در حال توسعه بوده است. مهاجرت یعنی دل کندن از دلبستگی ها از سر اجبار یا به اختیار و پا نهادن و رفتن در سایه روشن بیم و امید، تا چه پیش آید، آوارگی یا سامانی نو. مهاجرت پدیده ای است کهن به قدمت زندگی اجتماعی انسان و در مفهومی عام یعنی ترک سرزمین اصلی و ساکن شدن در سرزمین دیگر به طور دایم یا موقت. واژه مهاجرت نخبگان، همه متخصصان، اندیشمندان، پژشکان، مهندسان، کارگران ماهر و دیگر افرادی را که دانش بالایی برخوردارند، در بر می گیرد. پاره از پژوهشگران معتقدند که علت ریشه ای همه مهاجرت ها شکست جوامع در برآوردن نیزها و آرزوهای شهروندان است. بنابراین مهاجرت نیز که نتیجه مهاجرت یا کوچ افراد تحصیل کرده و دارای تخصص از کشوری به کشور دیگر است، ریشه در نیازها دارد. طیف این نیازها برای نخبگان هر کشور متفاوت است و ابعاد گوناگون جمعیتی، اجتماعی، اقتصادی، علمی و تخصصی دارد. اما باید در نظر داشت که پدیده مهاجرت نخبگان یا فرار مغزها تنها به معنای جلای وطن نیروهای متخصص کشورها نیست، بلکه بیشتر دانشجویان مشغول تحصیل در دانشگاه های خارج از کشور، پس از گذراندن دوران تحصیل، میلی برای بازگشت به وطن ندارند. مهاجرت نیروهای متخصص و نخبه زمانی به عنوان یک پدیده منفی مورد ارزیابی قرار می گیرد که در داخل کشور به تخصص آنان نیاز مبرم وجود داشته باشد و مهاجرت آنان به گونه ای باشد که ارتباط شغلی و عملی آنان با داخل کشور به کلی قطه شود. (ابراهیم آبادی، 1379: 7) در صورتی که کشورهای در حال توسعه نه توان حفظ نخبگان خود را دارند و نه امکان جذب نخبگان و متخصصان دیگر را، به هر حال این مسئله صدمات جبران ناپذیری به کشورهای در حال توسعه وارد می کند که باید از سوی سازمان های ذیربط، اندیشمندان و پژوهشگران، مورد مطالعه و بررسی دقیق قرار گرفته و راهکارهای لازم ارائه شود.