نام پژوهشگر: ماریا امانی
ماریا امانی تیمور مالمیر
چکیده دیوان حافظ محبوب ترین و مشهورترین اثری است که تا کنون در ایران منتشر شدهاست. حافظ برای همه گروههای مردم با سطوح فکری و باورهای گوناگون سخن میگوید و نه تنها منکر و مخالفی قابل اعتنا ندارد بلکه محبوب عامه نیز هست.لذا می بینیم او توانسته است برای بیشتر افراد با ظرفیتهای ذهنی و فکری گوناگون سخن بگوید. هر صاحب نظری در می یابد که شعر حافظ و هر غزل او با داشتن ویژگی هایی که دارد می تواند مورد پذیرش دیدگاه های گوناگون قرار گیرد و هر طایفه ای با داشتن هر مشرب فکری آن را بپسندد و بیت مورد علاقه اش را در یک غزل و غزل دلخواهش را در دیوان حافظ بیابد، خواه (صوفی و عارف) باشد یا (عاشق و شیدا)، خواه (مست و خراباتی) باشد یا (سلیم و روحانی)؛ به همین دلیل بر دیوان این شاعر بزرگ بیشتر از شاعران دیگر شرح و تفسیر نوشته اند که اغلب دچار تفسیر به رای و تأویل های نا به جا شده اند و با دیدی که به شاعر دارند شعر او را تفسیر نموده اند؛ یعنی شاعر مقدم بر شعر شده است. و چون حافظ را یک عارف پنداشته اند، تفسیرهای عرفانی غزل او بیشتر است. علاوه بر آن این تأویل ها نشأت گرفته از اعتقاد به نظریه «عدم انسجام در غزل حافظ» است؛ زیرا شعر حافظ درعین انسجام ساختاری، ظاهری پاشان و گسسته دارد؛ برخی منکران، به اعتبار این ظاهر بـر حـافظ خرده می گرفتند که هر بیتش سخنی مجزاست؛ برخی نیز برای بی اعتبار کردن حرف اصلی حافظ، ابیـات او را از هم تفکیک می کردند تا از زهر انتقادهای وی بکاهند؛ لیکن در دوره معاصر، بدون توجه بـه ایـن سـابقه تـاریخی استق?ل ابیات را هنر حافظ شمرده اند و در پی توجیه آن با شرایط روزگار شاعر یا پیروی از اسلوب قرآن پرداخته اند. در این تحقیق با طبقه بندی تأویل ها و بررسی مبنای تأویلی شارحان، توجه به انسجام ساختاری و درونی به عنوان راهی برای گریز و پرهیز از تأویل و تفسیر به رای و شناخت شعر و هنر برجسته این شاعر بزرگ، معرفی می گردد.