نام پژوهشگر: سمانه قاسم خواه
سمانه قاسم خواه مهدی قاجار سپانلو
جنگل ها اکوسیستم های پایداری هستند که تغییر کاربری و دخالت بشر طی سال های گذشته سبب تغییراتی در بسیاری از ویژگی های کیفی خاک آن گردیده است. در این پژوهش تاثیر تغییر کاربری اراضی از جنگل به چای و مرکبات بر برخی خصوصیات فیزیکی، شیمیایی و بیولوژیکی خاک مورد بررسی قرار گرفت. این تحقیق در سال 1391 در منطقه ای واقع در جنوب غربی شهرستان لنگرود با 3 کاربری جنگل، چای با قدمت حداقل 60 سال و مرکبات حداقل 20 سال در سه عمق 15-0، 25-15 و 50-25 سانتی متر در دو شیب شمالی و جنوبی ( شیب متوسط 10 الی 15 درصد)، به صورت آزمایش فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار در نظر گرفته شد. نتایج بافت خاک نشان داد که بیشترین میزان شن خاک در شیب شمالی، عمق 50-25 سانتی متری مرکبات، بیشترین میزان رس در شیب شمالی، عمق 15-0 سانتی متری جنگل و بیشترین درصد سیلت در شیب جنوبی، عمق 50-25 سانتی متری جنگل مشاهده گردید. برخلاف تفاوت جزئی درصد اجزاء شن، رس و سیلت در سه کاربری در دو منطقه، تغییری در بافت خاک حاصل نشد و بافت خاک لومی شنی تعیین گردید. در شیب شمالی در عمق 50-25 سانتی متری کاربری مرکبات به دلیل ریشه دوانی وسیع مرکبات و میزان شن بالا دارای بیشترین میزان جرم مخصوص ظاهری و حقیقی بوده است. حضور بقایای گیاهی فراوان در کاربری جنگل در هر دو شیب و استفاده از کود سبز و کود حیوانی در کاربری مرکبات شیب جنوبی موجب افزایش ماده آلی خاک که مهمترین عامل موثر در کیفیت خاک می باشد گردیده است. بطوریکه مواد آلی بالا در این دو کاربری، با حفظ ساختمان خاک موجب گردید که دارای بیشترین میزان پایداری خاکدانه، ظرفیت تبادل کاتیونی و تنفس میکروبی بوده باشد. در صورتی که کاربری چای در هر دو شیب و کاربری مرکبات شیب شمالی از کیفیت خاک پایین تری نسبت به کاربری مرکبات شیب جنوبی و کاربری جنگل برخوردار می باشد. در واقع می توان گفت که تغییر کاربری اراضی از جنگل به چای و مرکبات در شرایطی که با مدیریت صحیح همراه نبوده موجب کاهش بسیاری از خصوصیات کیفی فیزیکی، شیمیایی و بیولوژیکی خاک گردیده است که این تغییرات، خاک سطحی را نسبت به خاک عمقی بیشتر تحت تاثیر قرار داده است.