نام پژوهشگر: پردیس شهوند

رابطه باورهای معرفت شناختی و تفکر انتقادی: بررسی نقش واسطه ای گرایش به تفکر انتقادی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز - دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی 1392
  پردیس شهوند   بهرام جوکار

تفکر انتقادی، قضاوت هدفمند و خودگردان است؛ که به تفسیر، تحلیل، ارزیابی و استنباط و نیز توضیح شواهد، مفاهیم، روشها، ملاکها و چارچوبها؛ در بستری قضاوت گر منجر می شود. در پژوهش حاضر به شناسایی پیشایندهای تفکر انتقادی پرداخته شده است. در همین راستا مدلی ارائه گردید که در آن باورهای معرفت شناختی به عنوان متغیر برون زاد، آمادگی های تفکر انتقادی به عنوان متغیر واسطه ای، و مهارتهای تفکر انتقادی به عنوان متغیر درون زاد درنظر گرفته شدند. مشارکت کنندگان این پژوهش، 217 نفر از دانشجویان کارشناسی ارشد دانشگاه شیراز، بودند. که توسط سیاهه باورهای معرفت شناختی (ebs)، پرسش نامه آمادگی تفکر انتقادی ریکتس، و آزمون تفکر انتقادی واتسون-گلیزر، مورد ارزیابی قرار گرفتند. برای تعیین پایایی پرسش نامه ها از روش آلفای کرونباخ و جهت احراز روایی مقیاس ها از تحلیل عوامل استفاده شد. روش آماری مدل معادلات ساختاری در نرم افزار amos، برای تجزیه و تحلیل اطلاعات، به کار گرفته شد. بدین صورت که ابعاد باورهای معرفت شناختی شامل ساختن و اصلاح دانش، ساختار دانش، و سرعت کسب دانش در قالب متغیرهای آشکار، ابعاد آمادگی های تفکر انتقادی شامل ابتکار، پختگی، و دل مشغولی نیز در قالب متغیر آشکار، و در نهایت ابعاد استنباط، تفسیر و ارزیابی به عنوان شاخص های متغیر مکنون مهارتهای تفکر انتقادی در نظر گرفته شدند. و برای تعیین واسطه گری از مراحل بارون و کنی و دستور bootstrap، استفاده شد. نتایج پژوهش حاضر نشان داد که دو بعد باورهای معرفت شناختی شامل بعد ساختن و اصلاح دانش، و بعد سرعت کسب دانش پیش بینی کنند? مثبت و معنی دار مهارتهای تفکر انتقادی هستند. نتایج در خصوص نقش باورهای معرفت شناختی در آمادگی های تفکر انتقادی نیز نشان داد که: آمادگی پختگی توسط هر سه بعد باورهای معرفت شناختی شامل ساختن و اصلاح دانش، سرعت کسب دانش، و ساختار دانش، به طور مثبت و معنی داری پیش بینی می شود. آمادگی ابتکار نیز توسط دو بعد از ابعاد باورهای معرفت شناختی شامل ساختن و اصلاح دانش، و سرعت کسب دانش به صورت مثبت و معنی دار، و توسط بعد ساختار دانش به صورت منفی و معنی داری پیش بینی می شود. و در نهایت آمادگی دل مشغولی توسط تنها توسط بعد ساختن و اصلاح دانش، به صورت مثبت و معنی داری پیش بینی می شود. در زمینه نقش واسطه گری آمادگی های تفکر انتقادی نیز، نتایج نشان دادند که تنها بعد پختگیِ آمادگی های تفکر انتقادی دارای نقش واسطه گری در رابطه هر سه بعد باورهای معرفت شناختی و مهارتهای تفکر انتقادی، است. بنابراین باورهای معرفت شناختی به واسطه ی آمادگی پختگی، منجر به شکل گیری مهارتهای تفکر انتقادی می شوند. براین اساس دلالت های پژوهش برای خانواده، معلمان و اساتید، مورد بحث قرار گرفت.