نام پژوهشگر: مسلم خزلی
مسلم خزلی تورج زینی وند
«متنبّی» و «ناصرخسرو»، از چهره های شاخص شعر حکمت در ادب عربی و فارسی به شمار می آیند، که سروده های حکمی ایشان در میان دیگر شاعران از فراوانی و شهرت بیشتری برخوردار است. یافته ی اصلی این پژوهش در این است که تجربه های شعری، آشنایی با حکمت «ایرانی» و «یونانی»، بهره گیری از فرهنگ و آموزه های دینی، از منابع حکمت، در شعر این دو شاعر، به ویژه در شعر «متنبّی»، است. «ناصرخسرو» به عنوان شاعری فرهیخته که نسبت به فرهنگ و ادب عربی آگاهی داشته است، در سرودن برخی مضمون های حکمت آمیز خویش به شعر «متنبّی» نظر داشته است. افزون بر این، در این نوشتار، اعتقاد بر این است که اگر چه در برخی موارد، میان شعر «متنبّی» و «ناصرخسرو» تشابه هایی وجود دارد، اما این تشابه از باب تجربه ی شعری و توارد خاطر بوده و ریشه ی برخی از این حکمت ها، در فرهنگ اسلامی و ایرانی نیز وجود دارد. این پژوهش بر آن است، تا بر اساس چارچوب های ادبیّات تطبیقی (مکتب فرانسه) به بررسی و تحلیل جنبه های مشترک و متفاوت و احیاناً تأثیر پذیری «ناصرخسرو»، از «متنبّی» بپردازد. از نظر نقد و زیبایی شناسی شعری نیز، زبان شعری آن دو در شعر حکمی دارای ویژگی های مشترکی همچون، ایجاز، روانی و شیوایی است. کاربرد صور خیال گوناگون در شعر متنبّی، نسبت به شعر «ناصرخسرو»، از جنبه های تمایز ایشان به شمار می آید.