نام پژوهشگر: امیرحسن خواجوی
امیرحسن خواجوی رضا داوری اردکانی
پرسش از زمان از جمله سوالاتی است که همواره ذهن بشر را به خود مشغول کرده از این رو رساله حاضر تلاش می کند با طرح پرسش از زمان در تفکر حکیم شهیر آلمانی افق جدیدی را پیش روی مخاطب قرار دهد، زمان از بنیادی ترین مسائلی است که همواره فکر و ذهن انسان را به خود مشغول کرده است. پیشینه مسئله زمان بسیار بیشتر از اندیشه مابعدالطبیعی است و در هیچ یک از دوره های تاریخی حیات انسان از ذهن و فکر او بیرون نرفته است. زمان در عین حال، آرام و بی صدا و تاریخ سازاست ، گویی بستری است که در آن کشف المحجوب از حقیقت وجود برای مشتاقانش میسر می گردد.چراکه لازمه هر دور از ادوار تاریخی وقت داشتن است، فهم زمان در گرو فهم وجود است و هم از این رو تلاش این نوشتار در خدمت فهم همین معنا از زمان است. اهمیت و جایگاه پرسش از زمان در تفکر مارتین هایدگر(martin heidegger ) 1889،1976 رسالتی است که این نوشتار سعی در بیان آن دارد هر چند تلاش می کنیم با شرح و بسط این پرسش راهی به کشف معنای زمان در تفکر این حکیم شهیر پیدا کنیم. اما در فصول ابتدایی تلاش می شود تا با نگاهی اجمالی به تاریخ فلسفه امتداد بحث زمان را از سر آغاز تا موقف هایدگر بررسی نماییم. در ابتدا متذکر می شویم که مسئله زمان از آغاز تفکر فلسفی در غرب به شکل عام و فلاسفه پیشا سقراطیان به صورت خاص مطرح بوده است از همین روست که متفکرین حوزه الیا مثلا پارمیندس و شاگردش زنون متوجه مشکلات بحث زمان را جدی گرفتند و منکر وجود واقعیت زمان و از آنجا به زمانی بودن امر مطلق اعتقاد پیدا کردند شبهه معروف زنون و احتجاج او با فیثاغوریان وامتداد این شبهه تا آثار برگسن در ارتباط با حرکت تیر و کمان از نمونه های برجسته بحث زمان در تفکر پیشا سقراطیان به شمار می رود. بعد از این فیلسوفانی همچون افلاطون، ارسطو، افلوطین، کانت، هگل و... و دیگر فلاسفه در آثارشان، بحث زمان را بررسی و تبیین کرده اند. اما ما در این رساله درصدد بررسی و مطالعه پرسش از زمان در تفکر مارتین هایدگر با توجه ای خاص به کتاب وجود زمان(being and time ) به سال 1927 هستیم. فهم معنای زمان بسان افق وجود در تفکر مارتین هایدگر و تبیین مساوقت و جود و زمان رسالتی است که راقم سطور شرح و بسط آن را به عهده گرفته است.