نام پژوهشگر: راضیه جباری

جایگاه دین در آموزش و پرورش عصر پهلوی اول
پایان نامه دانشگاه بین المللی امام خمینی (ره) - قزوین - دانشکده الهیات و معارف اسلامی 1392
  راضیه جباری   محمد حسین فرجیها قزوینی

آموزه¬های دینی در جوامع مذهبی یکی از ارکان فرهنگ جامعه محسوب می شود و مسئولیت اصلی انتقال آن به نسل بعد بر عهده نظام آموزشی است. این امر در نظام آموزشی سنتی در ایران قبل از دوره ی پهلوی که تعلیم و تربیت در مکتب خانه ها غالباً بر عهده ی روحانیون و افرادمذهبی بود، بیشتر نمود داشت. درعرصه آموزش وپرورش دوره پهلوی اول دگرگونی¬های کمّی وکیفی گسترده¬ای با هدف رویکرد نوسازی آموزشی رخ داد. این نظام نوین آموزشی دو ویژگی اساسی داشت: اول فراگیر کردن آموزش و پرورش برای همه اقشار جامعه و خارج ساختن آن از انحصار خانواده های اشرافی. دوم محدود شدن ساعات درس دینی به واسطه افزایش مواد درسی . البته این کاهش نتیجه طبیعی نظام نوین آموزشی بود نه سیاست ضد دینی حکومت؛ زیرا تأکید مکرر بر آموزه های دینی و اخلاقی در کتاب های درسی، بیانگر سیاست ملی ، اخلاقی و دینی حکومت و البته متفاوت با نگرش دینی سنتی رایج در جامعه آن روز است. اما از آنجا که اقدامات رضاخان در راستای نوسازی همه جانبه جامعه و ترویج ملی گرایی و باستانگرایی و تجدّدطلبی و غربگرایی ، موجب مخالفت بخشی از اقشار جامعه و به ویژه برخی از روحانیان با سیاست های فرهنگی حکومت ، و ترسیم چهره ضددینی حکومت گردیده است، در این نوشتار تحولات کمی و کیفی نظام آموزشی و نیز واقعیت جنبه های مثبت و منفی سیاست فرهنگی حکومت رضاشاه وتأثیرآن برجایگاه دین درآموزش وپرورش این دوره ، به صورت توصیفی و تحلیلی مورد بررسی قرارگرفته است.