نام پژوهشگر: بدری یاری نظام آبادی
بدری یاری نظام آبادی علی سلیمی
چکیده روایت یکی از جهانی های بشری است و تقریبأ در تمام جلوه های فرهنگ بشر دیده می شود. به کارگیری شعر روایی با هدف بیان دغدغه های انسانی، اجتماعی، یکی از وجوه مشترک میان نیمایوشیج و خلیل مطران در شعر معاصر فارسی و عربی است. معضلاتی همچون فقر، جهل، کم رنگ شدن ارزش های معنوی و رواج فساد در جامعه، روح بلند این دو شاعر را به خشم و درد آورد و آن دو را بر آن داشت تا قلم خود را در خدمت بیداری و هوشیاری مردم و احیای ارزش های اخلاقی، برای نجات جامعه ی خود قرار دهند. حجم قابل توجهی از اشعار نیما، جنبه روایی دارد. خلیل مطران نیز از جمله شاعرانی است که شعر روایی را وارد شعر معاصر عربی نمود. این پژوهش با روش تحلیلی- توصیفی و با تکیه بر روش ادبیات تطبیقی، میزان خلاقیت و هنرآفرینی دو شاعر، در شعر روایی را بررسی و با هم مقایسه نموده است. نتیجه به دست آمده از این پژوهش نشان می دهد که نیما با خلاقیتی شاعرانه، نمادهای افسانه ای را به گونه ای در تار و پود شعر روایی خود تنیده که به آن، جنبه ی هنری بخشیده است، اما مطران با استفاده از مواد تاریخی، شعری روایی در قالبی سنتی پدید آورده است، نوآوری نیما در خلق یک معنای تخیلی تازه و پیوند دادن آن با زندگی امروز است، اما خلاقیت مطران، محدود به ایجاد ارتباط میان یک روایت تاریخی با دنیای امروز است، در مجموع می توان گفت، میزان ابتکارات نیما در خلق مضمون های نو، به کمک شعر روایی، با توجه به گستردگی دامنه تخیل در آن، بسیار بیشتر از مطران است. کلید واژگان: نیما یوشیج، خلیل مطران، شعر معاصر، شعر روایی، ادبیات تطبیقی.