نام پژوهشگر: سمیه چشک

بررسی تطبیقی اراده و مشیت الهی در حکمت متعالیه و آیات و روایات
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه سیستان و بلوچستان - دانشکده الهیات و معارف اسلامی 1392
  سمیه چشک   علی اکبر نصیری

یکی از صفات الهی، مرید بودن خدای متعال است. در اثبات صفت اراده برای حق تعالی هم آیات و روایات و هم استدلال¬های عقلی موید این مطلب است. در قرآن کریم آیات بسیاری بر مرید بودن خداوند دلالت می کند. از جمله: فرمان او چنین است که هرگاه چیزی را اراده کند به آن می¬گوید باش و آن موجود می¬شود. دلیل اتصاف خداوند به اراده این است که خداوند به همه ممکنات علم دارد و قدرت وی به گونه¬ای یکسان به همه تعلق می¬گیرد، با این حال برخی ممکنات ایجاد می¬شوند و برخی ایجاد نمی¬شوند و به بیانی دیگر بعضی ممکنات در زمانی خاص ایجاد می¬شوند نه پیش از آن و نه پس از آن و این در حالی است که در هر یک از زمان¬ها، ایجاد آن امکان پذیر بوده است. بنابراین باید صفتی غیر از علم و قدرت باشد که مرجح و مخصص وجود ممکنات در زمانی خاص باشد و آن چیزی جز اراده نیست. صفت اراده و مشیت الهی از صفاتی است که بحث¬های زیادی را برانگیخته است. از جمله این مسائل این است که آیا صفت اراده و مشیت از صفات ذات الهی است و یا از صفات فعل است. اکثر فیلسوفان حکمت متعالیه برآنند که اراده و مشیت الهی همان علم به نظام اصلح است. چون اراده را به علم برمی¬گردانند، بنابراین اراده حق تعالی را از صفات ذاتی پروردگار می دانند. اما علامه طباطبایی در برخی از بیاناتشان اراده خدا را از صفات فعلی می¬داند. در مقابل متون دینی و آیات و روایات اراده الهی را به علم برنمی¬گردانند و برآنند که اراده غیر از علم است. از بحث¬های دیگری که مترتب بر بحث اراده و مشیت الهی است بحث قضا و قدر، جبر و اختیار و بداء می باشد.