نام پژوهشگر: ناهید شیبانی تذرجی

خودشناسی از دیدگاه مولوی و آثار دبی فورد
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه ولی عصر (عج) - رفسنجان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1392
  ناهید شیبانی تذرجی   رویین تن فرهمند

نفس، واژه‎ای است با معانی گوناگون و معنی لغوی آن دربرگیرنده‎ی جان انسان، نفس، تن، جسد، شخص انسان و حقیقت هر چیز است که جمع آن نفوس و أنفس می‎باشد. اما نفس در معنای اصطلاحی‎اش، مراتب مختلفی را در بر می‎گیرد که مهمترین آن عبارتند از: نفس امّاره، نفس لوّامه و نفس مطمئنه. مرتبه‎ی نفس امّاره، موضوع مورد بحث ما می‎باشد وآن روح سرکشی است که پیوسته انسان را به زشتی‎ها و بدی‎ها دعوت می‎کند، و شهوات و فجور را در برابر او زینت می‎بخشد. خداوند در قرآن کریم در رابطه با خیر و شر نفس، یازده قسم یاد کرده است که این امر، بیانگر اهمیت و نقش برجسته‎ی نفس در نهاد بشر می‎باشد. بزرگان بسیاری در طول تاریخ، اعم از شعرا، فلاسفه، عرفا، روان‎شناسان، لغت‎پژوهان و... به موضوع نفس و ماهیت آن پرداخته‎اند. از جمله مولوی (604-672 ه.ق)، که بخش قابل‎توجهی از اشعار خویش را در مثنوی، به این موضوع اختصاص داده است. از سوی دیگر دبی فورد (1955-2013 م)، نویسنده‎ی امریکایی معاصر، در مجموعه‎ی کتاب‎های خویش، به‎ویژه در کتاب نیمه‎ی تاریک وجود و راز سایه، به پدیده‎ی نفس و راهکارهای صحیح برخورد با آن پرداخته است. در این پژوهش، به بررسی اندیشه و دیدگاه‎های این دو شاعر و نویسنده در خصوص نفس و خودشناسی پرداخته و همگونی‎ها و ناهمگونی‎های اندیشه‎های عرفانی مولوی و دبی فورد بررسی و تحلیل شده و چگونگی اندیشه‎های روان‎شناختی دبی فورد را با نگرش عرفانی مولوی درباره‎ی نفس مورد توجه قرار گرفته است.