نام پژوهشگر: سینا ییلاق بیگی
سینا ییلاق بیگی کامران سپهران
به سبب پیشینه ی درخشان ادبیات ما، که شاید مهمترین معرف فرهنگ ایرانی به جهانیان بوده است باید در عرصه ی نمایشی نیز توجه بیشتری به این گنجینه ی گرانبها، به عنوان راهی برای نهادینه شدن تئاتر در جامعه ی ما و جذب مخاطب بیشتر مورد بهره برداری قرار گیرد. البته پر واضح است که موفقیت در این راه نیازمند شناخت بیشتر از این منابع و توجه به ویژگیهای دراماتیک مستتر در آنهاست. از میان انواع اجرا، اپرای عروسکی به دلیل استفاده از عروسک و تلفیق آن با زبان اپرا تبدیل به شیوه منحصر به فردی شده است. ماهیت رمزآلود و اسرارآمیز عروسک، ویژگی های حماسی اپرا به همراه وجوه نمادین متون ادبی پارسی همگی سبب شده تا تماشاگر احساس همذات پنداری متفاوتی با متن نسبت به دیگر روش های اجرا داشته باشد. حال با توجه به این امر در میان شیوه های اقتباس می باید روشی را آزمود تا ویژگی های شاخص و ارکان هر سه را یعنی اپرا، تئاتر عروسکی و متون ادبی را به کامل ترین شکل ممکن حفظ و بازنمایی نماید. در این پژوهش پس از شناخت نامه ای مجمل پیرامون اپرا، اقتباس ادبی، تعزیه (نمایش دراماتیک موزیکال ملی و مذهبی ایران)، مفهوم عروسک و اپرای عروسکی در ایران و جهان و اشاره به این نکته پیرامون جایگاه نمایش عروسکی در متون ادبی منظوم ومنثور پارسی، نخست به مقوله ی اقتباس در اپرای عروسکی و شیوه ها و راهکارهای پیشنهادی و طبعات مثبت و ارزشمند آن پرداخته شده است. به عنوان دستاورد این پژوهش، پس از جستجو و یافتن ملزومات اقتباس ادبی، سه اپرای عروسکی مورد بحث در دهه ی 80 (اپرا های رستم وسهراب، عاشورا و مولوی) مورد بررسی و واکاوی قرار گرفت و برای تبیین و اثبات این انگاره به پرسش های این تحقیق پاسخ داده شده است.