نام پژوهشگر: نیما میوه چی

مطالعه تطبیقی اخلاق اقتصادی در مذاهب پروتستانتیسم و شیعه
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گیلان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1392
  نیما میوه چی   هادی نوری

مجموعه ی پیش رو در پنج فصل گرد آوری شده است. فصل اول شامل کلیات تحقیق می باشد که در آن ابتدا به بیان مسئله پرداخته می شود. وبر در مطالعه تطبیقی خود بین ادیان مختلف، به جهت مقایسه آنها با آیین پروتستان در رابطه با روح سرمایه داری، زمانی که اسلام را مورد بررسی قرار می دهد اعلام می کند که این ویژگی وراثتی یا پاتریمونیال نهاد های سیاسی مسلمانان بود که مانع ظهور پیش شرط های سرمایه داری گردیده و این در حالی است که این تطبیق با مولفه های اخلاق اقتصادی که در پروتستانتیسم تشخیص داده، همخوانی ندارد. به عبارتی تفسیر وبر ازاسلام، با حکم ویژه او درباره کالوین گرایی که وی اولین بار در اخلاق پروتستانی و روح سرمایه داری آن را بیان کرد، ارتباط بسیار ضعیفی دارد. از طرفی هیچ اشاره ای به مذهب تشیع به عنوان شاخه ای از اسلام نکرده است.پرسش علمی تحقیق حاضر عبارت است از اینکه: اخلاق اقتصادی موجود در پروتستانتیسم تا چه اندازه با اخلاق اقتصادی مذهب شیعه قابل مقایسه می باشد؟ اصطلاح روش تطبیقی در علوم اجتماعی برای اشاره به نوع خاصی از مقایسه به کار گرفته می شود و به تفاوت ها و شباهت های بین جوامع علاقه مند است. بر این اساس هفت شاخص از تز اخلاق پروتستانی ماکس وبر استخراج گردیده و به عنوان مبنای مقایسه اخلاق اقتصادی در مذاهب پروتستانتیسم و تشیع مورد استفاده قرار گرفته است.این شاخص ها عبارتند از: 1- تاکید بر کار و تلاش به عنوان یک ارزش، 2- پرهیز از تجمل گرایی، 3- صرفه جویی، 4- ارزشمند بودن وقت، 5- راستگویی، 6- مخالفت با ثروت اندوزی راکد (گنج اندوزی)، 7- عدم اعتقاد به رستگاری از طریق شعائر مذهبی. یافته های این پژوهش نشان می دهد که آیین پروتستانتیسم و مذهب شیعه، از میان شاخص های هفتگانه استخراج شده، در دو شاخص «پرهیز از تجمل گرایی» و «عدم اعتقاد به رستگاری از طریق شعائر مذهبی» دارای تفاوت قطعی هستند. در چهار شاخص «تاکید برکار و تلاش» و «تاکید بر صرفه جویی» و «ارزشمند بودن وقت» و «مخالفت با ثروت اندوزی راکد (گنج اندوزی)» دارای تشابه موهوم هستند. در شاخص «تاکید بر راستگویی» دارای تشابه هستند. در نتیجه اخلاق اقتصادی در پروتستانتیسم و تشیع بر مبنای نظریه ماکس وبر فاقد انطباق اند.