نام پژوهشگر: اسما درینی
اسما درینی محمد مسعود
به منظور حل مشکلات ناشی از پدیده فرسودگی شهری رهیافت های متعددی ارائه شده است که هیچ کدام به طور پایدار نتوانستند این پدیده را رفع یا کنترل نمایند. در این میان از دهه 1990 میلادی، رهیافت تجدید حیات شهری به عنوان راهکاری متفاوت با نگرش همه جانبه و رویکردی منسجم و یکپارچه در اکثر شهرهای جهان، خصوصا شهرهای کشورهای صنعتی مورد توجه قرار گرفت. اما در ایران تاکنون تنها بر برنامه های نوسازی تأکید شده است که صرفا نگرش کالبدی داشته و به علت در نظر نگرفتن دیگر ابعاد فرسودگی شهری عمدتاً با شکست مواجه شده اند. محله بازارشاه واقع در شهر کرمان به عنوان نمونه مورد مطالعه با مشکلاتی از قبیل کاهش تدریجی جمعیت، وجود ساختمان ها و فضاهای فرسوده و رها شده شهری، تجمع افراد معتاد و گروه های پرخطر اجتماعی و ... مواجه بوده است که باعث خالی شدن محله بازار شاه از ساکنین اولیه خود شده است. هدف از این پژوهش، بررسی ابعاد فرسودگی شهری در محله بازارشاه، بررسی انطباق رویکرد تجدید حیات شهری بر فرسودگی موجود در محله بازارشاه و به کارگیری رهیافت تجدید حیات شهری در راستای معکوس نمودن جریان تغییر و فرسودگی شهری می باشد. روش به کارگرفته شده در این پژوهش توصیفی- تحلیلی است. برای دستیابی به اهداف پژوهش، از روش های متعددی، در مراحل مختلف استفاده شده است، که می توان به روش سوات برای "طراحی برنامه ریزی راهبردی تجدید حیات شهری"، همچنین ماتریس درونی و بیرونی(ie) و ماتریس برنامه ریزی راهبردی کمی(qspm) به منظور اولویت بندی راهبردها اشاره کرد. برای تولید و تحلیل بسیاری از اطلاعات و نقشه ها نیز از نرم افزار gis arc استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که رویکرد تجدید حیات شهری منطبق بر فرسودگی موجود در محله بازارشاه شهر کرمان است و به عنوان راهکار بهینه برای مقابله با فرسودگی انتخاب می شود. در این راستا راهبردهای جلب مشارکت بخش خصوصی، واگذاری مدیریت محلی به شورایاری محله، جذب و هدایت سرمایه و ایجاد زمینه های اشتغال برای جمعیت ساکن محله به عنوان راهبردهای اولویت اول انتخاب می گردند که سیاست های اجرایی متناسب با هریک ارائه می شود.