نام پژوهشگر: قاسم بانشی
قاسم بانشی حجت اله فانی
امروزه نظامهای آموزشی هم خود را عمدتا به انتقال معلومات ومهارتها معطوف داشته اند وحال آنکه نخستین رسالت نظامهای آموزشی،آموزش چگونه فکرکردن است.از آنجا که پرورش قوه تفکر منوط به قدرت اندیشه وذهنیت فلسفی معلمان ونیز شیوه تدریس آنهاست،پژوهش حاضر در صدد است تا نخست ذهنیت فلسفی معلمان را بسنجد سپس ارتباط هریک از ابعاد سه گانه ذهنیت فلسفی معلمان را(جامعیت،تعمق،انعطاف پذیری) را با میزان استفاده آنها از روشهای فعال تدریس بررسی کند.روش پژوهش توصیفی واز نوع همبستگی وجامعه آماری معلمان ناحیه3شیرازبود.با استفاده از روش تصادفی از جدول مورگان120 نفر بعنوان نمونه پژوهش انتخاب گردید.ابزار اندازه گیری2پرسشنامه استاندارد شده ذهنیت فلسفی ودیگری پرسشنامه محقق ساخته روشهای تدریس فعال است.پایایی پرسشنامه براساس آلفای کرونباخ محاسبه گردید. این ضریب برای پرسشنامه ذهنیت فلسفی85% وبرای پرسشنامه روشهای فعال تدریس84% بدست آمد.تجزیه وتحلیل داده ها در دوسطح توصیفی واستنباطی انجام گردید.در سطح توصیفی با استفاده از مشخصه های آمار توصیفی ودر سطح آمار استنباطی از ضریب همبستگی،آزمون تی تک متغیره ورگرسیون چند گانه استفاده گردید. بر طبق نتایج بین ذهنیت فلسفی معلمان ومیزان استفاده از روشهای تدریس فعال رابطه معنادار در سطح05/ وجود دارد.بین ابعاد ذهنیت فلسفی ،بعد جامعیت با میانگین 325/ سطح بالاتری را نسبت به دو بعد تعمق وانعطاف پذیری در میان معلمان به خود اختصاص داد. بین دو بعد دیگر یعنی تعمق وانعطاف پذیری ومیزان استفاده از روشهای فعال تدریس رابطه معناداری وجود نداشت.