نام پژوهشگر: محمد شمشیری نیری
محمد شمشیری نیری حمید عبادالهی
مطالعه حاضر برخلاف ادبیات موجود در حوزه اخلاق کار در ایران، با رویکردی انتقادی اخلاق کار را نه به عنوان متغیری مستقل، بلکه در ارتباط با روح حاکم بر سازمان کار بررسی می کند.در ادبیات توسعه، اقتصاد رانتی و فرهنگ منتج از آن، همواره از موانع فرهنگ کار در کشورهایی مانند ایران قلمداد می شود. این پژوهش، از ترکیبی از سه نظریه «روح سرمایه داری ِبولتانسکی و چیاپللو(1990)»، «اخلاق کار پروتستانیِ وبر(1371)»، و «نظریه دولت رانتی (به طور مثال اسکاچپول،1982؛ لوچیانی و ببلاوی، 1987)» بهره می برد. با اتکا به رویکردهای سه گانه فوق الذکر، و با مروری بر تاریخ سرمایه داری در ایران، واحدهای تولیدی در ایران به سه نوع دولتی (سهامی عام)، خصوصی و خانوادگی دسته بندی شد. کل شرکتهای تولیدی استان اردبیل به عنوان جامعه آماری و با نمونه گیری نظری سه شرکت دولتی( 183 کارگر)، سه شرکت خصوصی( 63 کارگر) و سه شرکت خانوادگی (37 کارگر) به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. واحد تحلیل در این تحقیق، دو واحد تحلیلِ «شرکت» و «کارگر» است که برای جمع آوری اطلاعات از کارگران از پرسشنامه و برای جمع آوری اطلاعات از شرکتها از روش مصاحبه ساختمند با مدیران استفاده شد. نتایج تحقیق در سطح کارگران نشان می دهد با وجود اینکه میزان اخلاق کار در بخش خانوادگی بیشتر از خصوصی و در بخش خصوصی بیشتر از بخش دولتی است، ولی میزان روحیه رانتجویی و همچنین درک کارگران از امنیت، انگیزش و انصاف ـ یا به عبارتی از ابعاد سه گانه روح سرمایه داری ـ در سه بخش دولتی، خصوصی و خانوادگی تفاوت معناداری با هم ندارد. از نتایج مصاحبه ها می توان به حاکم بودن اشکال متفاوتی از روح رانتجویی در بخشهای سه گانه دولتی، خصوصی و خانوادگی اشاره کرد. در هر سه بخش فعالیت شرکتها تحت تاثیر عامل «دستیابی به رانت اقتصادی و یا سیاسی» است به طوری که در هر سه بخش دستیابی به چرخه رانت به مراتب مهم تر از دست یابی به کارایی و تولید است.