نام پژوهشگر: یوسف شیبانی تذرجی
یوسف شیبانی تذرجی امید دیانی
در این مطالعه، به منظور محاسبه بهره وری کل عوامل تولید، از رهیافت تابع تولید استفاده شد. داده های این مطالعه، با استفاده از پرسشنامه و اطلاعات مربوط به 100 دامدار برای دو سیستم روستایی و عشایری جمع آوری گردید. به منظور محاسبه بهره وری، در هر سیستم به طور جداگانه تابع تولید برآورد گردید و فرم تابع کاب- داگلاس به عنوان فرم برتر انتخاب شد. متغییر مستقل در تابع تولید: نیروی کار (نفر در سال)، علوفه (کیلوگرم در سال)، مرتع (هزار تومان)، دارو و واکسن (هزار تومان) و متغییر وابسته میزان کل درآمد ناخالص (هزار تومان)می باشد. کشش جزیی عوامل تولید در سیستم روستایی برای نهاده های نیروی کار، مرتع، علوفه و دارو به ترتیب 12/0، 71/0، 14/0 و 29/0 بود، که این مقادیر برای سیستم عشایری به ترتیب 1/0، 72/0، 61/0 و 07/0- بود. همچنین، میانگین بهره وری نهایی نهاده های نیروی کار، مرتع و دارو در سیستم روستایی نسبت به سیستم عشایری بالاتر بود. اما بهره وری نهایی علوفه در سیستم عشایری بیشتر از سیستم روستایی بود. میانگین بهره وری کل عوامل تولید در سیستم روستایی و عشایری به ترتیب 78/1 و 52/2 بود. به عبارتی، سیستم عشایری مدیریت عوامل تولید مناسب تری را نسبت به سیستم روستایی دارد. نتایج آنالیز واریانس اختلاف میانگین های دو سیستم روستایی و عشایری نشان داد که میانگین های این دو سیستم اختلاف معنی داری از یکدیگر دارند. با توجه به کشش بالای مرتع در دو سیستم، اصلاح مراتع می تواند سودآوری واحدها را افزایش دهد. استفاده بهینه از نهاده ی دارو و تاکید بر پیشگیری تا درمان، می تواند کشش دارو و سود واحدها را افزایش دهد