نام پژوهشگر: صدیقه خزلی
صدیقه خزلی نادر میرسعیدی مجدآبادی
در سال 531م خسرو انوشیروان به حکومت رسید. حکومت ساسانی در زمان او به اوج قدرت خود رسید. در زمان خسرو یکم اصلاحات گسترده ای اعم از نظامی و اقتصادی و ... انجام گرفت، اما آنچه انوشیروان در زمینه ی اصلاحات اجتماعی و اداری انجام داد در عین حال فایده اش تاحد زیادی عاید سلطنت خود او میشد. برخلاف پدر به جای انکه طبقات نجبا را مقهور و منکوب کند وی آنها را همچون وسیله و ابزار مفیدی جهت تحکیم سلطنت خود ساخت. اصلاحات مالیات در عین آنکه نظمی به آشفتگی های اجتماعی عصر می داد موجب تقویت خزانه ی حکومت هم می گشت. در هر حال اصلاحات خسرو اول بیشتر به محو آثار نهضت مزدکیها می پرداخت تا به درک اسباب و رفع ناخرسندیهایی که به بروز آن نهضت منجر شده بود. از این رو دوام ناخرسندی ها آن عقاید را همچنان به شکل نامریی و زیر زمینی نگه میداشت تا حتی بعد از عهد ساسانیان نیز موجب نهضت هایی از جمله نهضت خرمدینان گردد. خسرو دوم نیز که در سال 591 م به حکومت رسد و آخرین پادشاه نیرومند ساسانی محسوب می شودحکومتش به مانند پدربزرگش فراز و نشیب های زیادی داشت. در آغاز با کمک امپراتوری روم به حکومت رسید شورش ها را سرکوب کرد. اما سرانجام بر اثر غرور و لجبازی جنگهای طولانی با روم و مشکلات داخلی قدرتش رو به تحلیل رفت و به دست بزرگان و پسرش برکنار شد و به قتل رسید.