نام پژوهشگر: مونا آخرتی
مونا آخرتی محمد سعید ایزدی
چکیده: اقدامات مرمتی صورت گرفته در بافت های کهن شهری در ایران تا به امروز ،تنها به یکی از جریان های توسعه یا حفاظت توجه داشت.این گونه برخورد با هریک از جریان ها،خود معضلات جدیدی را به بافت تحمیل نمود .از این رو ساکنین این بافت ها به دلیل مشکلات موجود،ناگزیر به ترک بافت مبادرت ورزیدند.در چنین شرایطی حیات اجتماعی و زندگی شهری از این گونه بافت ها رخت بر بستند و از این رو بافت کالبدی بیشتر مورد تهدید واقع شد. شهر کاشان از جمله شهرهای کشورمان می باشد،که دارای بافتی تاریخی و واجد ارزش حفاظت و نگهداری است.وجود چندین محله،ابنیه تاریخی و ساختارهای ارزشمندی نظیر مجموعه خانه های تاریخی و قلعه کهن از شاخصه های این بافت ارزشمند محسوب می شود .بسیاری از بافت های قدیمی به دلایلی همچون اتفاقات تاریخی،سکونت رجال و شخصیت ها،خاطره های شهروندان،ارزش های معماری خاص و ... واجد ارزش است.بافت تاریخی کاشان نیز از این امر مستثنی نبوده،بخش هایی از بافت تاریخی کاشان اکنون در وضعیت نه چندان مناسبی قرار دارد هرچند عناصر اصلی شهر همچنان از نظر کالبدی سالم هستند،اما بخش بزرگی از بافت،هم از نظر عملکردی و هم از نظر کالبدی فرسوده است . این نوشتار در پی بررسی رویکرد توسعه خلاق و تبیین نقش بازآفرینی شهری به عنوان راهبردی در راستای توسعه خلاق فضاهای عمومی است.به عبارتی هدف اصلی این پایان نامه آن است که با بهره گیری از رویکرد بازآفرینی شهری،ضمن احترام به ارزش های گذشته،به نیازهای زندگی امروز نیز توجه کند و با استفاده از این رویکرد به بازیابی حیات مدنی در بافت کهن شهری کمک نماید. در این راستا توسعه خلاق به عنوان عامل محرک توسعه در بافت و ابزاری برای دستیابی به اهداف بازآفرینی شهری به کار گرفته می شود. به عبارتی دیگردر بازآفرینی شهری سه هدف عمده قابل تعریف است:1. کالبدی 2.اجتماعی 3.اقتصادی. امروزه یکی از تکنیک های دستیابی به این اهداف،تاکید بر فعالیت هایی است که با تلفیق ابعاد مختلف اقتصاد و فرهنگ در گونه ای از نظم منطقی انسانی تحت عنوان خلاقیت شکل می گیرد . در حقیقت توسعه خلاق به بیان تنوع و تفاوت محلی می پردازد. توسعه خلاق پتانسیل خلاقیت شهر ها را در راه های مختلف به کار می گیرد. برخی شهرها به عنوان مکانی برای خلق «تجربه های فرهنگی»ساکنان و بازدید کنندگان عمل می کنند.این کار از طریق نمایش و عرضه میراث فرهنگی یا از طریق فعالیت های فرهنگی در زمینه هنرهای نمایشی و تجسمی انجام می شود.برخی دیگر مثل بیروت،ادینبورگ و سالزبرگ جشنواره هایی برپا می کنند که به هویت کل شهر شکل می بخشند.برخی نیز به دنبال صنایع رسانه ای و فرهنگی گسترده تر هستند تا شغل و درآمد ایجاد کنند و به عنوان مراکزی برای رشد منطقه ای و شهری عمل کنند.در موارد دیگر،با نگرش به ظرفیت های هنری و فرهنگی شهر،یک نقش ویژه و برتر برای عنصر فرهنگ در شهر قایل می شوند.بافت تاریخی کاشان علاوه بر، برخورداری از ابنیه تاریخی و ارزشمند با تکیه بر فرهنگ غنی و سابقه بالا و درخشان خود در امر صنایع دستی خصوصا در تولید فرش دستبافت ضمن تقویت هویت فرهنگی شهر و ارتقای انسجام اجتماعی آن،می تواند قابلیت های زیستی شهر را ارتقا داده و باعث قرارگیری مجدد آن در سیستم پویای اقتصادی شهر و تعادل بافت اجتماعی،همچنین تبدیل بسیاری از میراث فرهنگی موجود به ثروت و منبع در آمد پایدار ساکنان تبدیل شود که بهبود مستمر بافت در تمامی زمینه ها را به همراه داشته و اشتغال محلی و نظارت اجتماعی ایجاد کرده باشد. در این نوشتار پس از معرفی رویکرد بازآفرینی شهری به بررسی دیدگاه های پیرامون توسعه خلاق و فضاهای عموی پرداخته و با توجه به آن معیارهای توسعه خلاق فضاهای عمومی در بافت های تاریخی استخراج گردیده اند که با کاربست این معیارها در بافت تاریخی کاشان به بازآفرینی یکی از میراث فرهنگی ارزشمند کشورمان پرداخته می شود در نهایت با توجه به مطالعات انجام گرفته در پژوهش به شناخت و تحلیل وضع موجود بافت تاریخی پشت مسجد آقابزرگ کاشان صورت می پذیرد پس از آن، طرح استخوان بندی فضایی جهت ارتباط گره ها و مسیرهای گردشگری و صنایع دستی در مقیاس محله تاریخی پشت مسجد آقابزرگ کاشان پیشنهاد گردیده و با توجه به بررسی های صورت گرفته ،مرکز محله سلطان امیر احمد در ارتباط با استخوان بندی بافت تاریخی به عنوان محدوده اصلی طراحی در نظر گرفته شده است.نکته حائز اهمیت این است که،طراحی بر اساس اصول توسعه خلاق مطرح شده و رعایت سلسله مراتب در استخوان بندی اصلی شهر انجام گرفته است .