نام پژوهشگر: محمد ممشلی
محمد ممشلی حسن ملکی
عصر حاضر را، به دلیل تغییرات پرشتابی که در آن اتفاق می افتد عصر تغییر نامیده اند،در عصر کنونی، سواد مالی به عنوان یکی از مهارت های مورد نیازدر زندگی پذیرفته شده است، و در همین راستا نهادهای آموزشی و فرهنگی کشورهای پیشرفته در کنار آموزش مهار تهای اولیه و ضروری مانند خواندن، نوشتن، ریاضیات، ادبیات، تاریخ و … به برنامه های آموزش اقتصاد و تعلیم و تربیت اقتصادی و به ویژه سواد مالی نیز توجه کرده اند. لذا با توجه به خلا برنامه درسی ما در آموزش سواد مالی، و با توجه به اینکه آموزش سواد مالی در نظام آموزش و پرورش ایران مطرح نبوده، لازم است در این زمینه مطالعاتی صورت گیرد. آنچه در اینجا مهم است نقش برنامه ریزان درسی به عنوان تعیین کنندگان اصلی تغییرات و اصلاحات در برنامه های درسی و همچنین نیاز سنجی به عنوان اصلی ترین ابزار سنجش نیاز های آموزشی می باشد. پژوهش حاضر با هدف نیاز سنجی برنامه درسی سواد مالی در آموزش و پرورش دوره ابتدایی به قصد طراحی برنامه درسی انجام شده است. این پیوهش شامل سه سوال:1. تا چه اندازه موضوع"مالیه شخصی"از دیدگاه اساتید برنامه درسی و کارشناسان مالی به عنوان نیاز آموزشی برای دوره ابتدایی پذیرفته می شود؟2. تا چه اندازه موضوع"خدمات و محصولات مالی"از دیدگاه اساتید برنامه درسی و کارشناسان مالی برای دوره ابتدایی به عنوان نیاز آموزشی پذیرفته می شود؟3. تا چه اندازه موضوع"مسئولیت ها و حقوق مصرف کننده"از دیدگاه اساتید برنامه درسی و کارشناسان مالی برای دوره ابتدایی به عنوان نیاز آموزشی پذیرفته می شود؟ می باشد. روش پژوهش حاضر یک مطالعه نیازسنجی با بهره گیری از نظر کارشناسان از طریق پیمایش می باشد جامعه ی مورد پژوهش در این تحقیق را 42 نفرازجمله، اساتید برنامه درسی در دانشگاهای دولتی تهران و همچنین کارشناسان مالی شامل،(اساتید اقتصاد و کارشناسان مالی سازمان بورس و اوراق بهادار) تشکیل می دهند.اساتید برنامه درسی به دلیل تخصص و آگاهیشان در زمینه نیازسنجی و تدوین و طراحی برنامه درسی، اساتید اقتصاد و کارشناسان مالی به دلیل آشنایی و تخصص در زمینه سواد مالی شرکت داده شده اند. در این پژوهش از روش نمونه گیری در دسترس استفاده شده، ابتدا لیست اسامی، اساتید برنامه ریزی درسی دانشگاه های مد نظر و کارشناسان مالی مورد نظر استخراج شده است، سپس به منظور درخواست هماهنگی با اعضای جامعه تماس گرفته و از بین آنها تعداد افراد مورد نیاز انتخاب شده است .در این پژوهش پژوهش-گرابتدا با جستجو و مطالعه متون و منابع موجود، در منابع خارجی به سه حوزه از اهداف مربوط به آموزش سواد مالی به دانش آموزان دست یافت، سپس با استفاده از این منابع و نظر کارشناسان اقدام به ساخت پرسشنامه ای نیمه باز پاسخ شامل 19 سوال پنج گزینه ای همراه با پاسخ تشریحی برای هر سوال نمود، سپس اقدام به نظرسنجی در مورداهداف مطلوب ترسیم شده، از متخصصین امر نمود. در نهایت با توجه به تجزیه و تحلیل نهایی داده های حاصل از اجرای پرسشنامه خلاصه یافته های پژوهش از قرار زیر می باشد.بررسی نتایج سوال اول: تجزیه و تحلیل نهایی داده های حاصل از پاسخ دهی اساتید اقتصاد، کارشناسان بورس و اساتید برنامه ریزی درسی به پرسشنامه نیمه باز پاسخ، به طور کلی،7% گزینه کم،21%گزینه متوسط،45%گزینه زیاد و27%گزینه خیلی زیاد را برگزیدند، بنابراین می توان گفت نظر صاحب نظران، تایید اهداف مربوط به سوال اول پژوهش را نشان می دهد. بررسی نتایج سوال دوم: تجزیه و تحلیل نهایی داده های حاصل از پاسخ دهی اساتید اقتصاد، کارشناسان بورس و اساتید برنامه ریزی درسی به پرسشنامه نیمه باز پاسخ به طور کلی،25%گزینه متوسط، 45%گزینه زیاد و 30%گزینه خیلی زیاد را برگزیدند ،بنابر این می توان گفت نظر صاحب نظران تایید اهداف مربوط به سوال دوم پژوهش را نشان می دهد. بررسی نتایج سوال سوم: تجزیه و تحلیل نهایی داده های حاصل از پاسخ دهی اساتید اقتصاد، کارشناسان بورس و اساتید برنامه ریزی درسی به پرسشنامه نیمه باز پاسخ ، 0.50%گزینه کم،19.50%گزینه متوسط، 49%گزینه زیاد و 31%گزینه خیلی زیاد را برگزیدند، بنابر این می توان گفت نظر صاحب نظران تایید اهداف مربوط به سوال سوم پژوهش را نشان می دهد.بر اساس نتایج یافته ها می توان گفت سه موضوع مالیه شخصی، خدمات و تولیدات مالی،مسئولیت ها و حقوق مصرف کننده و اهداف مربوط به هر موضوع از نظر صاحب نظران به عنوان نیاز آموزشی برای دوره ابتدایی پذیرفته شدند. لذا با توجه به نظر متخصصین و توجه به نتایج تحقیق ضرورت آموزش سوادمالی در دوره ابتدایی لازم می نماید. در همین راستا بر اساس یافته های پژوهش پیشنهاد می شود تغییراتی در برنامه های درسی مربوط به حوزه تعلیم و تربیت اقتصادی ایجاد شود وجایگاهی برای برنامه درسی سواد مالی که امروز آموزش آن نیاز جامعه ایرانی می باشدتعریف شود و تغییرات لازم صورت گیرد.
محمد ممشلی علیرضا اسماعیلی
تحقیق حاضر با عنوان بررسی عوامل اجتماعی موثر بر افت تحصیلی دانش آموزان متوسطه نظری شهر مینودشت اجرا شده است. هدف از انجام این تحقیق مشخص نمودن نقش عوامل اجتماعی بر افت تحصیلی دانش آموزان متوسطه می باشد که به شیوه ی تحقیق میدانی اجرا گردیده است. جامعه آماری این تحقیق را 1497 نفر از دانش آموزان مقطع متوسطه رشته های ریاضی، تجربی، انسانی که در سال تحصیلی 1389 در مدارس شهر مینودشت مشغول به تحصیل بوده اند می باشد. حجم نمونه این تحقیق با استفاده فرمول کوکران ار بین جامعه آماری، به تعداد 316 نفر معین گردیده که در ابتدا به شیوه خوشه ای از کل دبیرستانهای مینودشت انتخاب ، سپس از داخل دبیرستانها به شیوه مطبق متناسب و در نهایت از داخل کلاسها به شیوه نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب گردیده اند. ابزار بکار رفته در جهت گردآوری اطلاعات پرسشنامه محقق می باشد. و برای آزمون قرار دادن فرضیات ابتدا آنها را در قسمت توصیف داده ها توصیف کردیم و بعد به بیان فرضیات پرداختیم و در آخر هم فرضیات از طریق آزمون اسپیرمن سنجیده شد و نتیجه آن چنین به شرح ذیل بیان شد. محاسبه میزان همبستگی اسپیرمن بین دو متغیر افت تحصیلی و میزان تحصیلات پدر چنین بیان شد که بین این دو متغیر رابطه وجود دارد. محاسبه میزان همبستگی اسپیرمن بین دو متغیر افت تحصیلی و میزان تحصیلات مادر چنین بیان شد که بین این دو متغیر رابطه وجود دارد. محاسبه میزان همبستگی اسپیرمن بین دو متغیر افت تحصیلی و درآمد پدر چنین بیان شد که بین این دو متغیر رابطه وجود دارد. محاسبه میزان همبستگی اسپیرمن بین دو متغیر افت تحصیلی و درآمد مادر چنین بیان شد که بین این دو متغیر رابطه وجود دارد. محاسبه میزان همبستگی اسپیرمن بین دو متغیر افت تحصیلی و شغل پدر چنین بیان شد که بین این دو متغیر رابطه وجود دارد. محاسبه میزان همبستگی اسپیرمن بین دو متغیر افت تحصیلی و شغل مادر چنین بیان شد که بین این دو متغیر رابطه وجود دارد. محاسبه میزان همبستگی اسپیرمن بین دو متغیر افت تحصیلی و میزان اعتماد خانواده چنین بیان شد که بین این دو متغیر رابطه وجود دارد. محاسبه میزان همبستگی اسپیرمن بین دو متغیر افت تحصیلی و میزان نظارت خانواده چنین بیان شد که بین این دو متغیر رابطه وجود دارد.محاسبه میزان همبستگی اسپیرمن بین دو متغیر افت تحصیلی و سابقه معلم چنین بیان شد که بین این دو متغیر رابطه وجود دارد.