نام پژوهشگر: فیروزه نفیسی
فیروزه نفیسی کامران احمد گلی
این تحقیق نمایانگر ارزش تلاش صادقانه ی یورگن هابرماس فیلسوف و جامعه شناس آلمانی است برای پیدا نمودن برون یافتی از دایره ی به ظاهر منطقی مذاکرات باب روز که در حقیقت به جای منطق و عقلانیت بر پایه ی علایق و منافع شخصی استوارند. در این گریزراه یکی از بارزترین نقاط قوت نظریه ی او ارزش گذاری نظرات مطرح شده در یک جمع عمومی که مسائل مربوط به جامعه را مورد نقد و بررسی قرار می دهند بر اساس ارزش ماهیتی خود نظر است صرف نظر از جایگاه اجتماعی نظر دهنده و مطرح کننده ی ایده. اما در این میان ویژگی آرمان گرایی که زینت بخش این شیوه از ارزش گذاری است تا حدی از واقعیات جامعه که فرصت و امتیاز پرورش نظرات و ایده های باارزش و عقلانی را یا به افراد می دهد و یا از آنها دریغ می کند نادیده گرفته می شود. نمایشنامه ی ادوارد باند نمایانگر تلاش اقشاری از جامعه است که به عمد از عقلانیت دور نگهداشته شده اند و کوشش هایشان برای تسخیر این منطق و عقلانیت دریغ شده اگرچه عمدتا و در نهایت با شکست رو به رو می شود اما به شیوایی روابط قدرت را که توزیع کننده ی نابرابر عقلانیت در جامعه هستند به تصویر می کشد. در انتهای این تحقیق به بازگشتی به گسترش آموزش همگانی برای بازیابی و توسعه و غنی سازی فردیت در مقابل تاکید بر جمع گرایی مطرح شده در آثار هابرماس و باند و مارکس تاکید شده است. به این دلیل که هر فرد پیش از فراگیری توانایی شرکت در جمع و ارائه ی نظرات نیازمند خودسازی شخصی و شکل دهی به چارچوب فکری مخصوص به خویش است تا بتواند در مرحله ی آتی همان گونه که ادوارد در مقدمه ی نمایشنامه ی خود می گوید نماینده ی جامعه ی خویش باشد.