نام پژوهشگر: محمدرضا تهمک
محمدرضا تهمک محمدابراهیم موحدی
منطقه ی تاریخی بیرم، از مناطق حاکم نشین لارستان در جنوب ایالت فارس بوده است. وقتی گذشته تاریخی منطقه را بررسی می کنیم، هم در سطح منطقه و هم روستاهای زیر مجموعه آن گروه های استراتژیک حکام محلی ای حاکم بوده اند. اکنون نیز، در سطح شهرها و روستاهای این محدوده تاریخی، در سطح شوراهای اسلامی شهری و روستایی و تصمیم گیری های مدیریتی آنها با افرادی مواجه می شویم که مورد حمایت گروه خویشاوندان خود بوده، و کنش گران اجتماعی ـ سیاسی فعال در این سطح اند. وقتی عقبه ی تاریخی آنها را پی می گیریم، تبار خانوادگی بسیاری از آنها به حکام محلی گذشته و گروه های استراتژیک دوره پیشادولت مدرن ایران می رسد. چگونگی و عوامل تداوم این گروه ها علیرغم تغییر و تحولات صورت گرفته در جامعه پس از پیدایش ساز و کار و مناسبات قدرت و تحولات اجتماعی ـ فرهنگی ناشی از آمدن دولت مدرن در ایران، پرسشی بود که ما را به انجام پژوهش پیرامون وضعیت این گروه ها و فراز و فرودشان راغب ساخت. این تحقیق که با مبنای نظری رویکرد منحصر به فرد نگری به پدیده اجتماعی ـ تاریخی در معنای خاص بودگی تاریخی اش، و با روش ترکیبی تاریخ شفاهی و نظریه مبنایی در بستر اجتماعی ـ تاریخی تطور آن صورت گرفت، نشان می دهد، با پیدایش دولت مدرن تمرکزگرای قدرت در ایران سطح منطقه ای حاکمیت محلی به کلی برچیده شده و برای همیشه کنار رفته است. اما سطح روستایی به عنوان عرصه قدرت حکام محلی تا سال 1354 خورشیدی همچنان رسمیت داشته است، و برخی حکام محلی سطح منطقه ای نیز به این سطح عقب نشسته، و از این طریق تداوم یافته اند. پس از انقلاب اسلامی نیز، این گروه ها همچنان در شهرها و روستاهای منطقه فعال بوده و توانسته اند در قالب شورا های شهری و روستایی فعالیت کرده و تداوم یابند. نتایج این تحقیق که به کشف و مفهوم سازی از پدیده های تا کنون مورد غفلت واقع شده "گروه های استراتژیک خویشاوند ـ مبنا"، "جمهوری نهادهای خویشاوندی"، "فدرالیسم درون منطقه ای روستایی" در عرصه مطالعات جامعه شناسی سیاسی مربوط به ایران پیشادولت مدرن و نظریه مبنایی "تداوم گروه های استراتژیک خویشاوند مبنای حکام محلی به درون سازمان دولت مدرن در ایران (منطقه بیرم)" انجامیده است، نشان می دهد سه عامل 1) امکانات و منافذ ساختار سیاسی دولت مدرن، 2) تداوم روابط و مناسبات قدرت نسبتاً متوازن و حاکمیت (حکمروایی) اجماعی و شورایی میان گروه های استراتژیک خویشاوند ـ مبنا در قالب جمهوری نهادهای خویشاوندی مبتنی بر فدرالیسم درون منطقه ای روستایی در دوره پیشادولت مدرن در سطح روستاها و شهرهای منطقه و تداوم این روابط و حکمروایی و مدیریت شورایی در دوره دولت مدرن، و 3) کنش همسازانه گروه های استراتژیک با نظام های حاکمیت نوپدید در کشور، در مجموع به پدید آمدن برساختی انجامیده که سبب تداوم حیات سیاسی ـ اجتماعی این گروه ها در منطقه بیرم پیش از مشروطیت تا کنون، علیرغم کاهش حوزه قدرت و اختیارشان و قدرت گیری گروه های استراتژیک نوپدید خویشاوند ـ مبنا در کنار آنان شده است؛ و شیرازه اصلی این نوع تداوم، شکل گیری پدیده های مکشوفه و مفهوم سازی شده و نوع مناسبات قدرت و روابط سیاسی میان گروه های استراتژیک در این منطقه مشارکت سیاسی در سطح بالا در جامعه روستایی ایران (محدوده مکانی پژوهش: منطقه بیرم) در قالب نهادهای خویشاوندی، حاکمیت و کدخدایی روستایی و حاکمیت منطقه ای بوده است.