نام پژوهشگر: علی احقربازرگان

تفسیر چارلز تیلور از فلسفه هگل
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علامه طباطبایی - دانشکده الهیات و معارف اسلامی 1391
  علی احقربازرگان   علی اکبر احمدی افرمجانی

این مجموعه تلاشی است برای استخراج رویکرد تیلور به فلسفه هگل. آن چه تیلور در هگل جستجو می کند، تنها شناخت ساختار اندیشه هگلی نیست. تیلور در پی آن است که بخش هایی از فلسفه هگل را، که در نگاه وی، در حل معضلات جامعه مدرن کاربرد دارد، استخراج نماید و با کاربست آن جامعه و انسان امروز را به فهم در آورد. در این مسیر تیلور گایست یا مطلق را به کناری می نهد و آن را غیر قابل دفاع معرفی می کند اما، از طرف دیگر انسان شناسی و نگاه هگل به جامعه را پر رنگ می گرداند. تیلور با استفاده از این نگاه به نقد خوانش مرسوم در ادبیات فلسفه سیاسی آنگلوساکسون، یعنی لیبرالیسم، از فرد، جامعه و رابطه میان این دو می پردازد. از خلال این نقد جریان جدیدی در فلسفه سیاسی سر بر می آورد که به جامعه گرایی یا کامیونیتارینیسم مشهور است. این تغییر زاویه دید به هگل، یعنی کم اهمیت جلوه دادن مطلق، در کنار توجه ویژه به فهم هگلی از انسان و جامعه را می توان ویژگی اصلی تفسیر تیلور از فلسفه هگل دانست.